زن و قانون مجازات

ناصر قربان نیا

نسخه متنی -صفحه : 13/ 3
نمايش فراداده

عدالت و انصاف در حقّ زنان

كساني گمان كرده‏اند كه عدالت و انصاف و توجه به شخصيت زن، مستلزم قول به تساوي و تشابه كامل حقوق زنان و مردان در تمامي زمينه هاست و اگر چنين تشابه كامل وجود نداشته باشد به معناي بي‏عدالتي، بي‏انصافي، ظلم، حق‏كشي و بي‏توجهي به شخصيت و منزلت زن (و احيانا مرد) است.

ترديدي نيست كه هدف نهايي قانون، برپايي عدالت است و اگر به برپا داشتن نظم نيز توجّه دارد، از باب مقدّمه اجراي عدالت است و قانون غير عادلانه، پوسته بي‏مغزي بيش نيست. اما آيا واقعا اين ملازمه كذائي صحيح است؟ آيا عدالت، همواره مقتضي تشابه است؟ آيا شخصيت و منزلت زن مثلاً از تساوي ديه زن و مرد استفاده مي‏شود؟ آيا مي‏توان گفت چون در قانون مجازات اسلامي، مواردي از تفاوت مشاهده مي‏شود، به عدالت و شخصيت زن توجه نشده است؟ از افتخارات اسلام اين است كه برخلاف بسياري مكاتب ديگر، زن را محقّر نمي‏شمارد، اگرچه گاهي حقوق و تكاليف و مجازاتهايي را براي زن، مناسب‏تر و پاره‏اي حقوق و تكاليف را نيز مشترك ميان زن و مرد دانسته‏است.

بدون ترديد ارزش و منزلت زن در اسلام را بايد از آيات صريح قرآن كريم و ديگر منابع معتبر ديني بدست آورد. خداوند بزرگ در موضوع خلقت زن و مرد تصريح مي‏كند كه زن و مرد را از يك سرشت آفريده و تاكيد مي‏ورزد كه زنان را از سرشتي نظير سرشت مردان آفريده است:

ن‏آ ت‏فج و م‏يديرفآ ردپ ك‏ي زا ار امش ه‏مه( و .)2()م‏يداد رارق وا دوخ س‏نج زا ار ردپ ]رسمه امش ي‏ارب امش دوخ س‏نج زا دنوادخ ديرفآ[.

پس چگونه مي‏توان توهم كرد شخصيت خلقتي زن، متفاوت از مرد است؟ آيا مي‏توان استعدادهاي روحاني و معنوي انسانها اعمّ از زن و مرد را به عنوان معيار شخصيت و منزلت آنان ناديده انگاشت؟ آيا ارزش‏هايي همچون علم، ايمان، عزت، كرامت و عمل صالح، شخصيت آدميان را از يكديگر متمايز مي‏سازد يا جنسيت آنان واحكام مترتّب بر جنسيت؟! اگر به عناصر ايمان و معرفت و تقوي و عمل صالح به عنوان ضابطه باور داريم، به تصريح قرآن، هيچ تفاوتي بين زن و مرد وجود ندارد. هدايت، عمل دنيوي، پاداش اخروي و قرب الهي به جنسيت مربوط نيست. اصول دين ناظر به سه اصل مبدا شناسي، معادشناسي و پيامبر شناسي است كه در فهم هيچكدام از اين سه، جنسيت دخالت ندارد.