تقابل مشی ائمه با سکولاریزم (1)

محمد حسن قدردان قراملکی

نسخه متنی -صفحه : 13/ 7
نمايش فراداده

( امام حسن(ع)

طرفداران تفكيك دين و حكومت، كه مصدر مشروعيت حكومت پيامبر9 و على(ع) را بيعت و شورا مى دانستند، به طريق اولى، منكر مشروعيت الهى حكومت ساير امامان: هستند. اينان مشروعيت حكومت شش ماهه امام حسن(ع) را مستند به بيعت و رضايت مردم پس از شهادت على(ع) مى نمايند و مصالحه امام را با معاويه و تفويض اصل حكومت به او را دليل بر مدعاى خود ذكر مى كنند.

مهندس بازرگان در اين باره مى گويد: «امام حسن مجتبى بنا به انتخاب و بيعت مسلمانان، خليفه و جانشين پدرش، على مرتضى(ع)، گرديد. حضرت بنا به اصرار و تمايل مردم، ناچار، به صلح با معاويه تن داد. مسلّم است كه اگر امام حسن(ع) خلافت را ملك شخصى و مأموريت الهى يا نبوى مى دانست، به خود اجازه نمى داد آن را به ديگرى صلح كند... از نظر امام حسن، خلافت به معناى حكومت و مباشرت امور ملت واز آنِ مردم بود».( )