بغات و محاربان

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

نسخه متنی -صفحه : 104/ 11
نمايش فراداده

موارد اشاره مى گردد:

1 ـ هر كس كه شمشير ((بغى )) را برهنه كند با همان شمشير كشته مى شود.^(62) 2 ـ (در مـورد طلحه و زبير و بيعت شكنى آنها) اينها گروه باغى و فئه باغيه هستند كه پيامبر خبر داده بود.^(63) 3 ـ امام (ع ) در زمان حركت به سمت بصره به اهل كوفه نامه نوشت و در آن نامه چنين آمده :

من از جاى خود بيرون آمدم در حالى كه (از اين چند حالت خارج نيستم ) يا ستمگرم و يا ستم ديده و يـا باغى و تجاوز كارم و يا مورد تجاوز واقع شده و من خدا را به ياد كسى كه اين نامه به او مى رسد مى آورم كه نزد من بيايد. اگر روشم درست بود كمك نمايد، و اگر كردارم را درست ندانست مرا به كار درست دعوت كند.^(64) 4 ـ در مورد لزوم مبارزه با اين گروه مى فرمايد:

((قـد قـامت الفئة الباغية ، فاءين المحتسبون ؟)) گروه نافرمان به پا خاست ! كجايند آنهايى كه براى خدا مى كوشند.^(65) 5 ـ جنگ با اين گروه را بر اساس فرمان خداوند مى داند:

آگـاه بـاشـيـد كـه خـداونـد مـرا فـرمان داده كه با اهل بغى و پيمان شكنى و فساد مبارزه نمايم .^(66) 5 ـ وجوه افتراق و اشتراك بغى و محاربه نـزديـك بودن مفهوم اين دو عنوان در بعضى جهات ، باعث گرديده كه عده اى در مورد آنها اشتباه كرده و آن دو را به جاى يك ديگر به كار برند لذا اشاره اى به وجوه افتراق و اشتراك اين دو عنوان ضرورى به نظر مى رسد:

وجوه افتراق :

1 ـ از نـظـر تـعـريـف :

در تـعـريـف مـحـاربـه ، تـجـهـيـز بـه سـلاح و يـا حمل و يا كشيدن آن به منظور ايجاد رعب و وحشت آمده است ولى در تعريف بغى چنين نيست .

2 ـ از نـظـر هـدف :

هـدف مـحـارب سـلب امـنـيـت عـمـومـى اسـت و يـا عمل او منجر به آن مى شود و يا قصدش براندازى حكومت اسلامى است . امّا هدف باغى بركنارى و سرنگونى حاكم اسلامى مى باشد.

موضوع بغى امنيت حاكم اسلامى است .

4 ـ از نظر شرائط:

الف : در محاربه ، مسلمان بودن يا غيرمسلمان بودن تاءثيرى در تحقق جرم ندارد ولى در باغى مرتكب بايد مسلمان باشد.

ب : در محاربه داشتن تاءويل و يا توجيه شرط نيست ولى در بغى جزء اركان اصلى مى باشد.

ج : همه متفقند كه محاربه به صورت فردى قابل تحقق است امّا در مورد بغى اختلاف نظر وجود دارد.

د: در مـحـاربـه ، محارب بايد همراه با سلاح و يا هر وسيله اى باشد كه نشان دهنده قدرت است ولى در بغى چنين نيست .

5 ـ از نظر احكام :

الف : در بـرخورد با محارب سخنى از ارشاد و نصيحت و حلّ مسالمت آميز و گفت وگو مطرح نيست ، اما در بغى بايد راه هاى مسالمت آميز قبل از جنگ طى شود.

ب : در مـورد امـوال بـاغـيـان كـه هـمـراهـشـان در جـنـگ بـوده بعضى از فقها قائلند كه به غنيمت گرفته مى شود اما در مورد اموال محارب چنين نيست .

6 ـ از نظر مجازات :

الف : تـوبـه مـحارب بعد از دستگيرى قبول نيست ، اما توبه باغى در هر صورت پذيرفته مى شود.

ب : مـجـازات مـحـارب در زمـره حـدود الهـى اسـت كـه در قـرآن مشخص گرديده ولى باغى مستوجب تعزيرات و در صورت حركت نظامى دستور قتال و مبارزه با آنها صادر شده است .

ج : مـجـازات محارب سخت ترين مجازاتى است كه در اسلام معين گرديده ولى مجازات باغى چنين نيست .

7 ـ از نظر ماهيت :

بغى از نظر حقوقدانان جرم سياسى است ، ولى محاربه از جرائم عادى است .

مستوجب ارفاق و تخفيف است ولى در مورد محارب اين نگرش وجود ندارد.