نمونه ديگر در باب «الوصي يوصي إلى غيره» با جمله: «إذا عدم السلطان العادل» بهدوره غيبت نگاه مىافكند.(12)
يكى از اصول متفقٌ عليه پيش اماميّه، پايان دوره نيابت خاصه و نصب خاصّ است. طبق اين اصل، امام عصر(عج)، دو غيبت دارد: صغرا و كبرا. تفاوت غيبت صغرا با غيبت كبرا، در امكان رابطه با آن حضرت بهواسطه سفراى چهارگانه بود. اين سفرا، مسؤوليت رهبرى فكرى و سياسى شيعيان را بهنيابت از امام برعهده داشتند.(13) در واپسين روزهاى حياتِ آخرين سفير، امام زمان(ع) طىّ توقيعى شريف، پايان يافتن دوره نيابت خاصه را اعلام كردند.(14) از آن پس، هيچ شخصيت حقيقى، نمىتواند مدّعى شود كه ازطرف امام(ع) منصوب خاص است و مسؤوليت يا وكالتى بهاو محول شده است.
شيخمفيد، در «باب وجوب إخراج الزكاة إلى الإمام» از كتاب مقنعه، بهانتصاب خاصاشارهمىكند.(15) در اين باب، او معتقد است كه: در فقدان پيامبر و در غياب قائم مقام او،نوبتبهمنصوب خاص مىرسد كه عهدهدار جمعآورى زكات و پرداخت آن بهمصارف شرعىشود.
بهنظر شيخمفيد(ره)، با پذيرش شش مقدمهاى كه گذشت، بايد چنين گفت كه شارع، مسؤوليت رهبرى فكرى - سياسى شيعيان را، در عصر غيبت كبرا، برنايبان عام نهاده است. اين نايبان عام، همان فقيهان واجد الشرائط هستند و برمردم واجب است كه آنها را يارىكنند.
طرح شيخمفيد(ره)، اختصاص بهزمان بَسط فقيهان و امكان تشكيل دولت مقتدر ندارد، بلكه در هر شرايط زمانى و مكانى، هر چند تحت شرايط تقيه شديد كه كوچكترين حركت شيعيان، زير ذرهبين جائران است فقيه، بههر اندازه كه تمكّن دارد بايد احكام را اجرا كند و مردم هم بايد او را كمك كنند.
شيوه گفتار شيخمفيد(ره)، از طرح ولايت انتصابى، متفاوت است. اين طرح، در قالبهاى مختلف و با تقريرهاى متفاوت، ارائه شده است. با تتبّع در ابواب المقنعة، بهطور كلّى، چهار تقرير براى طرح ولايت انتصابى در نظر گرفته شده است. عناوين اين چهار تقرير، عبارت است از:
1 .بيان مصاديق ولايت فقيه
2 .بيان يك قضيه موجبه كلّيه در ولايت فقيه
3 .بيان يك قضيه سالبه كلّيه براى نفىِ ولايت غير فقيه
4 .كاربرد واژههايى در اشاره بهولايت فقيه اكنون بهتوضيح هر يك از چهار شل بالا، با استفاده از فرازهايى برگزيده از كتاب المقنعةمىپردازيم.
ولايت كلّيه الهيه ائمه(ع) شعبههاى زيادى دارد. منظور از مصداق، شاخهها و شعبههاى مختلف اين ولايت است. شيخمفيد(ره)، بهشعبههايى از اين ولايت كلّيه در المقنعة اشاره دارد. او، با صراحت، اعلام مىكند كه اين شعبهها و اين مصاديق، بهفقيهان شيعه تفويض شده است.
مصاديق مذكور عبارت است از:
1 .ولايت برامامت در نمازها؛
2 .ولايت قضا؛
3 .ولايت اقامه حدود؛
4 .ولايت زكات؛
5 .ولايت تنفيذ وصايا.
ولايت برامامت در نمازها، بهويژه نماز عيد كه جنبه سياسى دارد، شعبه و بخشى از ولايت تدبيرى و سياسى عترت طاهره(ع) است. از اينرو مساجد جامع كه اهميت زيادى در يك شهر دارند و جمعيت آن ها چشمگير است، مربوط بهامام المسلمين بوده است.(16) در اين مساجد، امام و يا منصوب او بهامامت مىايستد. در