ممكن است، روايتى با اين مضمون، در دست ايشان بوده است و بهدست ما نرسيده است.
همانطور كه درباره سيدمرتضى هم گفته شد، شايد اين قبيل فتاواى فقهى قدما - كه مستند بهروايتى است و خودِ روايت الان مفقود است - اين نظريه را تأييد كند كه ادلّه منقول ولايت فقيه، تنها، بهاحاديث موجود در كتب روايى محدود نمىشود.(33)
5 .آخرين نكته از انعكاس ولايت فقيه در فتاواى مرحوم سلّار، آن است كه در ادامه بحث امر بهمعروف و اقامه حدود، بهشأنى ديگر از شؤون فقها، اشاره مىكند و مىگويد:
«نمازهاى عيد و استسقا را، فقيهان طائفه شيعه، مىتوانند اقامه كنند، امّا حقِّ اقامه نماز جمعه را ندارند.»(34) آنچه گذشت، مواردى بود كه در فقه سلّار، صريحاً، بهعنوان شؤون ولايت فقيه، ياد شدهبود.
از اين موارد مصاديق، در مسأله تنفيذ وصايت، تعبير به«تولّى» و در اقامه حدود و احكام هم تعبير به«تفويض» شده است. ظهور واژههاى «تولّى» و «تفويض» در ولايت فقيه، روشن و واضح است و از آن جا كه اين تفويض و توليت، بدون شرط، براى فقيه انجام پذيرفته است، مقيّد بهرأى و انتخاب مردم بودن آن، كاملاً منتفى است.
نتيجه اين بحث و بررسى آنكه مرحوم سلّار، فىالجمله، بهولايت فقيه معتقد است و بهآن فتوا مىدهد، گرچه ولايت فقيه، با آن دامنه گستردهاى كه در كلام شيخمفيد مطرح است، در فتاواى سلّار، بهآن تصريح نشده، هرچند نفى هم نشده است.
ابوجعفر، محمدبنعلىبنطوسى، شيخالطائفه(ره) (385 - 460)، در طوس، يكى از شهرهاى خراسان متولد شد و در 22 سالگى رهسپار بغداد گشت.
بغداد، از زمان اصحاب امام صادق(ع) تا عصر نوّاب اربعه و اوايل غيبت كبرا، مركز تشيّع بود. در دوران حكومت آلبويه (334 - 447) زمام امور، بيشتر، در دست عالمان شيعه قرار داشت و دستگاه خلافت عباسى را جز اسمى نبود. در چنين عصرى، شيخطوسى بهبغداد قدم نهاده، پنج سال از محضر شيخمفيد(ره) استفاده برد و كتاب تهذيب الأحكام را در شرح مقنعه شيخمفيد بهتحرير درآورد. پساز شيخمفيد، بيست و سه سال را (413 - 436) در كنار سيدمرتضى(ره)، سپرى كرد و از محضر او بهره گرفت. بهدنبال وفات سيّدمرتضى، رياست و مرجعيّت عامّه تشيّع، بهشيخطوسى سپرده شد.
شيخالطائفه، تا سال 448، در بغداد، بهرياست و تنظيم امور شيعيان اشتغال داشت.
در اين دوران، بغداد، متشنّج و اختلاف شيعه و سنّى بالا گرفته بود. طرفداران آلبويه و مخالفان ايشان، در نزاع و ستيز بودند. با ورود طغرل بك سلجوقى بهبغداد، مشكلات، رو بهفزونى گذاشت، و عرصه برشيعيان تنگ شد. كتابخانه شيخالطائفه(ره) - كه بسيار عظيم بود و كتب وزير بهاءالدوله، شاپور فرزند اردشير، و كتب سيدمرتضى در آن نگهدارى مىشد - چندين نوبت آتش زده شد، تا آن جا كه كرسى تدريس شيخنيز از شعله آتش در امان نبود.
اين رخدادها - كه كيان تشيّع را تهديد مىكرد - زمينه مهاجرت شيخ، بهعنوان رييس و مرجع شيعيان، بهنجف را فراهم كرد و حوزه عظيم و گرانقدر نجف اشرف را بنيان نهاد. او، مدّت دوازده سال (448 - 460) باقيمانده از عمر شريفش را در آن حوزه مقدس سپرى كرد.(35) شيخطوسى(ره) از جمله فرهيختگان بزرگى است كه در زمينههاى گوناگون علوم اسلامى، آثار مهمى را بهعالم فرهنگ و انديشه عرضه كرده است. تأليفات و تصنيفات شيخ، با وجود اتقان و استحكام - كه آنها را بهآثار ماندگار تبديل كرده است - بسيار متنوّع و در موضوعات متفاوتِ حديثى و رجال و تفسير و اصول و فقه و كلام و تاريخ و ... است.
مترجمان آثار شيخطوسى، حدود شانزده اثر كلامى كوتاه و بلند براى او نام مىبرند.(36) از تمهيد الاصول في علم الكلام و تلخيص الشافى، بهعنوان مهمترين اين آثار مىتوان يادكرد.
تمهيد الاصول، در شرح جزء نخست رساله جمل العلم و العمل سيدمرتضى تحرير شدهاست.