تاریخ اجتماعی ایران از آغاز تا مشروطیت

عزت الله نوذری

نسخه متنی -صفحه : 173/ 57
نمايش فراداده

در عهد سامانيان ، اين قاعده پابرجا همى بوده است . به تدريج به اندازه ى خدمت و هنر، شايستگى غلامان را درجه مى افزودند و چنان كه غلامى خريدندى و يك سال او را پياده خدمت فرمودندى و در ركاب با قباى زندينجى (از نام قريه زنديه در بخارا مشتق مى شود) شدى و اين غلامان را فرمان نبودى كه پنهان و آشكارا در اين يك سال بر اسب نشستى و اگر معلوم شدى ، مالش دادندى و چون يك سال با موزه خدمت كردندى وثاق باشى يا حاجب بگفتى و حاجب معلوم پادشاه كردى ، آن كه او را اسبى تركى بدادندى با زينى در كام گرفته ، و لگام و دوال ساده و چون يك سال با اسب و تازيانه خدمت كردى ، ديگر سال ، او را قراجورى (شمشير دراز) دادندى تا بر ميان بستى و سال پنجم ، زينى بهتر و لگام به كوكب و قباى دبوسى (گرز آهنى ) كه در حلقه آويختى و سال ششم ، جامه ى عنوان و سال هفتم ، خيمه ى يك سرى و شانزده ميخى دادندى و سه غلامك نو خريده را در خيل او كردندى و او را وثاق باشى ، لقب دادندى و كلاهى نمدين سياه سيم كشيده و قبايكى گنزى در او پوشانيدندى و هم چنين ، هر سالى جامه و تجمل و خيل و مرتبت او مى افزودندى تا خيل باشى شدى ، پس هم چنين حاجب شدى و چون شايستگى و هنرها و شجاعت او همه كس را معلوم گشتى و كارهاى بزرگ از دست او برآمدى و مردم دار و خداوند دوست بودى ، آنگاه او را تا 35 سال و 40 سال نشدى ، اميرى ندادندى و به ولايت نامزد نكردندى . ^(197) (3) سومين قدرت ، در اختيار نهاد روحانيت بود علماى دينى و روحانيون در اين دوره ، يكى از نهادهاى جامعه بود كه با حكومت غير روحانى كوس ‍ برابرى مى زد.

اختيارات وسيعى كه موسسات مذهبى از آن بهره مند بودند، موجب گرديد كه روحانيون در بسيارى از فعاليت هاى دولتى و در زمينه هاى مختلف به تفتيش و تحقيق به پردازند. در واقع به مثابه يك قدرت در قدرت ، نقش ايفا نمايند.

ريچارد فراى مى نويسد: به موازات سازمان مدنى ، حكومت نظامى روحانى نيز وجود داشت و اين دستگاه اخير، ظاهرا از ثبات بيش ترى برخوردار بود چون قضات به همه ى مسائل شرعى رسيدگى مى كردند، تعداد و نفوذ مقامات روحانى بسيار زياد بود قاضى بر همه مرافعات و امور جنايى - به جز بعضى تخطى هاى سياسى - و به تمام مسائل حقوقى رسيدگى مى كرد مسجد شهر معمولا محلى بود كه قاضى در آن جا راى خود را صادر مى كرد، گرچه در متون قديم مواردى هست كه نشان مى دهد قاضى ، در خانه ى خود به قضاوت مى نشسته است . پيشوايان روحانى اهل تسنن ، در بخارا نفوذ و قدرت خاصى داشتند، زيرا پيشوايان اهل تسنن بودند كه نخستين بار امير اسماعيل را به بخارا خواندند و بعدها، مدتى بعد از انقراض سامانيان ، اين پيشوايان اداره سياسى و اجتماعى شهر را نيز در دست گرفتند. فقهاى شهير بسيارى در اين دوره ظهور كردند و هر يك از آنان پيروان و شاگردانى داشتند، عقيده فقها و علماى دينى به صورت يكى از نهادهاى جامعه در مى آمد كه در دوره سامانيان كارداران دولت و علما معمولا همكارى نزديكى داشتند، گرچه مردم كم كم پيشوايان روحانى را، حاميانى در مقابل ظلم و جور حكومت تصور كردند، هنگام شورش هاى عمومى و تظاهرات مردم نيز، حكومت وقت نمى توانست پيشوايان دينى را پشتيبانان مطمئنى براى خود تصور كند. اختيارات وسيعى كه موسسات مذهبى از آن بهره مند بودند، موجب مى گرديد كه روحانيون در بسيار از فعاليت هاى دولتى و در زمينه هاى مختلف به تفتيش و تحقيق بپردازند. ^(198) با توجه به سنى بودن سامانيان ، اكثر جنگ هايى كه مى نمودند جنبه ى مذهبى و جهاد داشته است به همين سبب امير اسماعيل لقب سالار غازيان را دريافت داشته بود. فرق مذهبى در قلمرو حكومت سامانيان كاملا آزاد بودند و فشار مذهبى وجود نداشت . چنان كه در دربار پادشاهان سامانى ، مذاهب گوناگون با نهايت آزادى عقيده زندگى و كار مى كردند. فقط مساله اسماعيليه و كشته شدن امير سامانى به دست غلامان متعصب ترك ، مساله اى است كه صحت آن موجب ترديد مى باشد.

ماليات در دوره سامانيان

پرداخت عوارض و ماليات در ايران ، بعد از اسلام نيز همواره وظيفه طبقات زحمتكش ، بخصوص كشاورزان و پيشه وران بود. وجوهى را كه به نام ماليات با ظلم و زور از مردم محروم به دست مى آورند؛ يا صرف مخارج شاه و درباريان مى شد و يا صرف اداره ى دستگاه و زد خوردها و قشون كشى ها مى شد.

مهم ترين نرخ ماليات هاى اين دوره ، يكى ، ماليات جنسى بود، كه از اجناس ‍ و كالاهاى مختلف اخذ مى