تاریخ اجتماعی ایران از آغاز تا مشروطیت

عزت الله نوذری

نسخه متنی -صفحه : 173/ 62
نمايش فراداده

2 - دوم آن كه احتياجات مالى فورى براى سفرهاى جنگى سلطان زياد بود، تجهيز يك ارتش براى سفرهاى جنگى به تامين هزينه هاى تشكيلات مقدماتى ، خدمات فرعى ، ترتيب آذوقه ى سپاه ، حمل و نقل و تجهيزات ويژه و غيره نياز داشت . ^(217)

3 - سوم آن كه ، زندگى پر تجمل دربار غزنوى و روبناى سنگين ديوانسالارى موجود كه به آن اندازه انعطاف نداشت تا زياده روى هاى سابق را ترك گويد و امپراتورى را از آن همه تبذير و اسراف باز دارد، بنابراين تدريجا زمينه ى خود را از دست داد. سلاطين غزنوى ، در تنعم زندگى مى كردند، و عادت به اسراف داشتند.

تعداد نفرات اعضاى ديوانسالارى پيچيده تر شده بود. در آغاز پادشاهى مسعود، مشاهرت ^(218) دبيران ديوان رسالت به 000،70 درهم سر مى زد و دبيران ديگرى نيز بودند كه تازه استخدام شده بودند و چون ايام كارآموزى را مى گذراندند هنوز اجرتى دريافت نمى كردند.

درآمد غزنويان را مى توان به طور كلى به پنج قسمت تقسيم كرد:

1 - املاك خالصه و دارايى خصوصى سلاطين .

2 - ضبط دارايى بى وارث به نفع سلطان و مصادره ها.

3 - خراج و هدايايى كه ملوك تابعه و واليان و غيره به خزانه دولت غزنوى مى پرداختند.

4 - غنائم جنگى .

5 - ماليات مرسوم ، يعنى خراج و ماليات هاى اضافى .

چهار منبع درآمد نخست از طريق دستگاه ادارى دولت غزنوى نظير؛ ديوان ها، بى درنگ به دربار سلاطين مى رسيد. پنجمين منبع درآمد، نشان دهنده ى تماس مستقيم عاملان سلطان است با توده ها در ولايات مختلف .

منابع پنج گانه ى درآمد غزنويان

توضيح ، اين منابع پنج گانه به شرح زير مى باشند:

1 - املاك خالصه و دارايى هاى خصوصى سلاطين غزنوى :

در دولت غزنوى تشكيلاتى دو بخشى وجود داشت كه بخشى از آن ، ديوان وكالت بود كه املاك خالصه را اداره مى نمود و بر جنبه ى مالى امور حرم سلطان نيز نظارت داشت . ديوان وزير كه زير نظارت سلطان بود، عمده ترين ديوان مالى كشور و دخل و خرج اموال ، با اين ديوان بود و ديوان فرعى آن يعنى ديوان استيفا، مامور بود تا معاملات را در دفاتر كل ثبت نمايد و علت آن را بنويسد.

درآمدى كه از دارايى هاى سلطان حاصل مى شد، جدا از آن چه كه دقيقا خرج حرم مى گرديد، ظاهرا از طريق ديوان هاى وزير و مستوفى نيز به مصرف مى رسيد.

وكيل خاصه ، مباشر املاك خصوصى تمامى خاندان غزنوى بود؛ اما گاه ممكن بود پاره اى از املاك ويژه به زيردستان نيز واگذار شود.

به نظر مى رسد كه محل ديوان غزنه ، پيوسته در پايتخت قرار داشت حال آن كه ديوان هاى عمده ى دولت ثابت نبوده و در سفرهاى جنگى و پيشروى هاى سلطان همراه او بودند.

اوقاف خاندان غزنوى ، مباشر يا كدخدايى خاص داشت سلاطين غزنوى علاوه بر زمين ، مستغلات ، دارايى هاى ديگرى نيز داشتند كه از آن جمله بود، خيل هاى اسب ، رمه هاى گوسفند، شتر، گاو، گاوميش كه نگهدارى آن ها احتياج به گله داران و كدخدايان بسيار داشت .

2 - درآمد سلاطين غزنوى ، حق الملك دارايى هاى بى وارث و مصادرات بود. سلطان ، وارث مايملك كسانى بود كه ورثه اى براى دارايى آنان يافت نمى شد. يعنى دارايى غلامان خاصه و خواجه سرايان نصير الدين طوسى اين گونه درآمدها را طيارات مى خواند، كه به معنى اقلامى از درآمد است كه به تصادف حاصل مى شود.

سلطان از ميان اموال متصرفاتى ، از اين قبيل ، دارايى هاى منقول و غلامان شخصى را در ميان خاندان شاهى تقسيم مى كرد و مستغلات و غلامان لشكرى را به سپاهسالاران ديگر مى بخشيد هرگاه سلطان ، غلامى از غلامان خود را آزاد مى ساخت ، حق ديگرى ، به نام حق ولى ، وجود داشت كه اين غلامان آزاد شده را هم چنان به آزادكننده خود وابسته مى كرد، بنابراين حق ، در صورت فوت آنان ، سلطان وارث تركه ى آنان بود. ^(219)

3 - خراج و هداياى پادشاهان دست نشانده واليان ، يكى ديگر از منابع درآمد حكومت غزنوى بود حكام تحت الحمايه ى حكومت غزنه ، حكومت هاى برخى نواحى زير پوشش امپراتورى ، شاهزاده نشين هاى ماوراى جيحون ،