واگـذار كـرد. روسـهـا در ايـن جـهت امتياز راههاى شوسه زيادى را در شـهـرهـاى شـمـالى ايران از دولت ايران كسب كرده اند كه به ذكر چند مورد آن اشاره مى شود. اعـطـاى امـتـيـاز بـه كـمـپـانـى راه آذربـايـجـان در سـال 1286 ه . ش / 1889 م ، امـتياز بيمه و حـمـل و نـقل در ايران ، امتياز راه رشت ـ قزوين ، امتياز ساختن راه قزوين ـ تهران ، امتياز ساختن راه قـزويـن ـ هـمـدان و امـتياز احداث راه شوسه تبريز ـ قزوين از جمله اين امتيازات مى باشد كه در اواخـر سـلطـنـت نـاصـر الديـن شـاه و اوايـل حـكـومـت مظفر الدين شاه به روسها واگذار شده است .(72)
هر چند روسيه و انگليس در ايران با هم رقابت شديدى داشتند، امّا وقتى با قدرت سوّمى روبه رو مـى شـدنـد، با يكديگر به تفاهم مى رسيدند. در واقع ، وجود آنها در ايران براى يكديگر قـابـل تـحـمـل بـود، ولى قـدرت سـوّم را نـمـى تـوانـسـتـنـد تـحـمـل كـنـند. در چنين حالتى در مورد ايران با هم به توافق مى رسيدند كه چند مورد آن را در درسهاى گذشته در معاهدات صلح تحميلى ذكر كرديم .
دولتـهـاى روس و انـگـليـس در اواخـر قـرن نـوزدهـم و اوايـل قـرن بـيـسـتم با قدرت رو به گسترش امپراتورى آلمان (73) روبه رو شدند. آلمان ضمن سياست برترى و تفوّق در اروپا، خواهان توسعه منافع خود در ساير نقاط جهان ، از جـمـله در حـوزه اقـيـانوس آرام ، امپراتورى عثمانى ، خاورميانه و آفريقا بود. روس و انگليس تـنـهـا بـا حـل اخـتـلافـات و وحـدت نـظـر مـى تـوانـسـتـنـد بـه مـقـابـله بـا سـيـاسـتـهـاى آلمـان بپردازند.(74) سـرانـجـام ، روسـيـه و انـگـلسـتـان با ميانجيگرى فرانسه ، به رقابت ديرينه خود در آسيا و خـاورمـيانه خاتمه دادند و قرار داد 1907 م را در (سن پترزبورگ ) روسيه امضا كردند. به موجب اين قرار داد ـ قسمتى كه مربوط به ايران بود ـ شهرهاى شمالى ايران تحت نفوذ روسيه و شهرهاى جنوبى و شرقى ايران كه با افغانستان و هندوستان هم مرز بود، تحت نفوذ انگليس قـرار گـرفـت و قـسمت مركزى ايران كه شامل مناطق كويرى و بى آب و علف و فاقد هر گونه اهميتى بود، منطقه بى طرف و متعلق به دولت ايران شناخته شد.(75) ايـن قـرار داد كـه بعدها به (قرار داد تقسيم ايران به مناطق تحت نفوذ) جهت امتيازات اقتصادى معروف شد، اوايل سلطنت محمد على شاه شكل گرفت و پس از انتشار و اطلاع مردم از آن ، موجى از مـخـالفـتـهـا و تـظـاهـرات عليه روس و انگليس برانگيخته شد. و نمايندگان مجلس ايران به اتـفـاق آرا، قـرار داد دو دولت خـارجـى در مـورد ايـران را مـردود و بـدون اعـتـبـار اعـلام كردند.(76)
قرار داد 1907 روس و انگليس كه زمينه اتّحاد اين دو كشور را فراهم كرده بود، سرانجام منجر بـه اتـّفـاق مـثـلث ـ روس ، انـگـليـس و فـرانـسـه ـ در مـقـابـل اتـّحـاد مـثـلث آلمـان ، اتـريـش ـ هـنـگـرى و ايـتـاليـا در جـنـگ اوّل جـهـانـى شـد. پـس از شـروع جـنـگ جـهـانـى ، ايـران از شـمـال و جـنـوب تـوسـط روس و انـگـليـس مـتـفـق و از غـرب و شـمـال غـرب تـوسـط عـثمانى (متحد آلمان ) مورد حمله قرار گرفته ، بى طرفى ايران ناديده گرفته شد. دو كشور روس و انگليس به دليل اينكه حضور خود را در ايران مشروع و قانونى جلوه دهند، عهد نامه سرى قسطنطنيه را در سال 1915 م بين خود منعقد كردند.
بـه مـوجـب ايـن قـرار داد سـرّى ، دو مـنـطـقـه نـفـوذ روس و انـگـليـس در سال 1907 م لغو گرديد و مقرّرات جديدى به شرح زير وضع شد:
ايران بطور كلى دو منطقه تحت اشغال روس و انگليس بوده ، نام كشور ايران و حاكميت سياسى آن از صـحـنـه روابـط بـيـن المـللى حـذف گـرديـد. همچنين اين دو كشور حق داشتند در مناطق تحت اشـغـال خـود نيروى نظامى و پليس به هزينه ايران داشته باشند. در اين راستا روسها نيروى قـزاق را در شـمـالى ايـران و انـگـليـسـيـهـا نـيـروى پـليـس جـنـوب را كـه از قـبـل تـشـكـيـل داده بـودنـد گـسـتـرش داده ، عـهـده دار اداره مـنـاطـق تـحـت اشـغال خود شدند. متفقين يك سال بعد، ايران را از وجود چنين توافق سرّى آگاه كرده ، خواستار تصديق آن شدند؛ نخست وزير وقت ايران ـ ميرزا حسين خان سپهسالار ـ با قيد