رسول اكرم صلى اللّه و آله مردم را از آنچه بر امام حسن عليه السّلام خواهد گذشت خبر داد و آن طور كه روايت شده فرمود:
انّ ابنى هذا سيد، و سيصلح اللّه على يديه بين فئتين عظيمتين ؛
اين پسرم سيد است و اميد است خداوند به دست او ميان دو گروه بزرگ ، صلح بر قرار كند.
پيشگويى هاى حضرت صلى اللّه عليه و آله در مورد سبط شهيد، امام حسين عليه السّلام نيز بسيار است كه در اينجا نمى توانيم معترض آنها گرديم ، ان شاء اللّه در جاى خود خواهد آمد.
علاوه بر اين ، مى بينيم كه پيامبر اكرم صلى اللّه و آله دهان امام حسن عليه السّلام و گلوى امام حسين عليه السّلام را مى بوسد؛ اين اشاره صريحى است به سبب شهادت آن دو بزرگوار و اعلام همدردى با آنها و نير تاءييدى است بر موضع گيريها و مسائل مربوط به آن دو.
اضافه بر اين احاديث زيادى هست كه از نقش ائمه و موقعيت آنها در ميان امت اسلامى به طور عام بحث مى كند، مثل حديث (باب حطّه ) و حديثى كه مى فرمايد:
(اينان دانشمندان الهى امتند) و نيز اين كه (معدن علم ) مى باشند و يكى از(ثقلين )؛ علاوه بر اين ها نيز احاديثى آمده است كه به مصائبى كه از سوى امت متوجه آنان خواهد شد اشاره دارد و فعلا مجال تتبع و استقصاى آن نيست .
به هر حال ، شواهد زيادى موجود است كه پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله اهتمام زيادى داشت تا مبانى و اصولى را كه براى تشكيل بينش اعتقادى و سياسى صحيح و كامل در قبال نقش آينده حسنين عليه السّلام لازم و ضرورى است واز طرفى بيانگر ضمانت هاى كافى و دژ محكم و نفوذ ناپذيرى براى وجدان امت اسلامى در قبال هر گونه تحريف و تفسير باشد، كاملا بيان و روشن كند؛ شواهد آن قدر زياد است كه فعلا مجال استقصاى آن ها نيست .
علاوه بر مطالبى كه بيان شد، بر امور زير تاءكيد مى كنيم :
امام حسن عليه السّلام محبوب ترين مردم نزد رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله بود؛ محبت حضرت نسبت به امام حسن و برادرش امام حسين عليه السّلام به حدى بود كه خطبه خود را در مسجد قطع كرد و از منبر فرود آمد تا آن دو را در آغوش گرم خود بگيرد.
علاوه بر احاديث و اخبارى كه در اين باره گذشت ، روايات ديگرى نيز وارد شده كه در مباحث آتى خواهيم آورد؛ بايد بگوييم كه استقصاى تمام آنها در اين فرصت كوتاه ممكن نيست .
همه مى دانند كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله در موضع گيرى ها و تمام كارهايى كه انجام مى داد و يا از انجام دادن آنها اجتناب مى ورزيد، بر اساس منافع شخصى و خواسته هاى نفسانى يا تحت تاءثير احساسات و عواطف گام بر نمى داشت،بلكه با تمام وجود و عواطف و احساسات و جميع افكار و نيروها و امكانات خود، فانى در خدا بود؛از اين رو آن حضرت از خدا بود و به خاطر دين و رسالت الهى زندگى مى كرد و در راه محبت خدا و در حال لقاى پروردگارش رحلت فرمود؛ پس(خداى سبحان اول بود و استمرار بود و پايان)؛بدين معنا كه هر موضعى ، از هر نوع و هر اندازه كه باشد، اگر قدمى در راه خدمت به دين خدا و اعتلاى كلمه الهى نباشد، ممكن نيست كه از رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله صادر شود، نه بدين معنا كه آن حضرت از عواطف و احساسات انسانى نوع بشر بر خوردار نبود، يا اينكه به عواطف و احساسات خويش ميدان نمى داد تا آن طور كه حق طبيعى آن هاست ، در زندگى تاءثير مثبت داشته باشد يا حتى از آنها استفاده مباح نمى كرد، بلكه مى خواهيم بگوييم:
هر گاه اين عواطف و احساسات به صورت موضع گيرى هاى علنى و آشكار جلوه كند و حضرت رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله در اظهار آن در ملاء عام و حتى گاهى اوقات بر روى منبر اصرار داشته باشد، مى بايست در خدمت رسالت و براى رسيدن به اهداف عاليه رسول خدا صلى اللّه و آله باشد، حتى آن جا كه حضرت از احساسات و عواطف خود در امور شخصى صرف استفاده مى كند، آن را عبادتى سرشار از بخشش و عطا و غنى از مواهب مى سازد كه بدو توان افزون داده و حضرتش را به قرب الهى نزديك سازد.
آرى آنچه ذكر نموديم ، روايات و اخبار فراوانى را تفسير و تبيين مى نمايد كه از رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله در مورد علاقه و محبت آن حضرت نسبت به حسنين عليه السّلام وارد شده است ؛
مثلا، حضرت در مورد امام حسن عليه السّلام فرمود:
اللهم ان هذا ابنى و اءنا اءحبّه ، و اءحب من يحبّه ؛
خدايا اين كودك ، پسر من است و او را دوست مى دارم ، او را دوست بدار و نيز هر كس كه او را دوست مى دارد، دوست بدار!