تهاجم فرهنگی و گفتگوی تمدن ها

محمدرحیم عیوضی

نسخه متنی -صفحه : 14/ 5
نمايش فراداده

هنگامي كه يك خصيصه فرهنگي نو به هر دليل وارد فرهنگ ديگر مي‏شود، پذيرش و مقبوليت عامه اين عنصر موجب مي‏گردد بعضي خصوصيات فرهنگ جامعه به عنوان عناصر قديمي، نامتناسب و متروك، فراموش شوند. البته اين امور به سهولت انجام نمي‏پذيرد بلكه در بسياري موارد موجب ستيز و درگيري در جامعه مي‏گردد.

4ـ تلفيق و انطباق

به دنبال ورود عناصر مختلفي از فرهنگ ديگر به يك جامعه و در صورت پذيرش اجتماعي آن، فرايند تلفيق و تاييد عنصر تازه فرهنگي بايد طي مراحل طولاني و حتي در طول حيات يك نسل صورت پذيرد.

تلفيق و انطباق عناصر وارداتي فرهنگ بيگانه در يك فرهنگ ـ كه در چارچوب خصيصه عام تغيير فرهنگي قرار دارد ـ وضعيتي است كه همواره زيرساخت پديده تهاجم فرهنگي را تشكيل مي‏دهد.

نتيجه اينكه فرهنگ به لحاظ وجود خصوصيات دروني خود، باعث بروز تغييرات فرهنگي در جوامع انساني مي‏گردد. اين وجه تغييرپذيري فرهنگها كه متاثر از خصيصه پويايي و خلاقيّت فرهنگ است كاركردهاي مختلفي را سبب مي‏شود كه تبادل و تعامل و تهاجم و توليد فرهنگي از جمله كاركردهاي آن است. تهاجم فرهنگي وجهي خاص از كاركرد ويژه يك فرهنگ در برابر فرهنگ ديگر است. وجهي كه اولاً فرهنگي عليه ماهيت فرهنگ ديگر براي محو ارزشهاي فرهنگي آن جامعه و جايگزين نمودن تحميلي ارزشها و نمودهاي فرهنگي خود عمل مي‏كند و ثانياً فرايند دو سويه سازنده تعامل را به كشمكش مخرب بدل مي‏سازد.

تهاجم فرهنگي

كاركرد فرهنگ غالب در جهت تحميل ارزشهاي خود با استفاده از قدرت و غلبه سياسي يا اقتصادي را تهاجم فرهنگي گويند. اين حالت در شرايط ضعف يك فرهنگ و قدرت ديگري روي مي‏دهد. فرهنگ مهاجم اصولاً در موقعيت برتر فرهنگي قادر به تهاجم موثر بوده و از سوي ديگر فرهنگ مورد هجوم به علت ضعف دروني و واهمه از تهاجم ضربه‏پذير خواهد بود. فرهنگي كه از پويايي، رشد و خلاقيت دور افتاده باشد و معرفت فرهنگي نسبت به زمان خود و همچنين قابليت و ماهيت فرهنگهاي ديگر نداشته باشد، داراي ذهنيتي آسيب‏پذير خواهد بود. فرهنگ مهاجم به فرهنگهاي ديگر فرصت گزينش، بررسي و تحليل محورهاي مثبت فرهنگي را نمي‏دهد. بلكه با برخورداري از قدرت خود، ارزشها و معيارهاي دلخواه را تحميل مي‏كند. فرهنگ مهاجم با حذف تدريجي ارزشهاي ملي ـ مذهبي و تحريف آنان در اذهان عمومي، قدرت مانور فرهنگ مورد هجوم را كم مي‏كند. سپس به تغيير اساسي مسير فعاليت مراكز فرهنگي و آموزشي مي‏پردازد. بنابراين تهاجم فرهنگي وجهي خاص از كاركرد ويژه يك فرهنگ در مقابل ديگري است كه فرايند متقابل و سازنده تعامل را به كشمكش مخرب تبديل مي‏سازد. آلوين تافلر معتقد است آنان كه براي مسلط شدن بر آينده جنگيده‏اند از خشونت، ثروت و دانايي استفاده كرده‏اند. وجود خصوصيات مربوط به تهاجم فرهنگي با مراجعه به سوءپيشينه فرهنگ مهاجم در عرصه تاريخ، ماهيت فرهنگي تهاجم و اهداف فرهنگي طرفداران تهاجم فرهنگي، اين واقعيت را مشخص مي‏سازد كه در طول تاريخ همواره انحراف خط انطباق و تلفيق منطقي و ضروري فرهنگهاي مختلف به سمت تهاجم فرهنگي، عملاً فرايند نزديك‏سازي تمدنها را به رويارويي و درگيري مبدل نموده است.

ويژگيهاي مشترك فرهنگ و تمدن

مقوله فرهنگ و تمدن به مثابه ميراث مشترك بشريت، در برگيرنده ابعاد اجتماعي، فرهنگي و سياسي ملتهاي مختلف مي‏باشد. اين دو مقوله متضمن ارزشها، هنجارها، روشهاي فكري و اصول پذيرفته‏شده و نهادمندي هستند كه نسلهاي متوالي هر جامعه‏اي بيشترين احترام و اهميت را براي آنها قائلند.3

امروزه مفهوم تمدن حاوي مجموعه‏اي پيچيده از پديده‏هاي اجتماعي قابل انتقال، اعم از مادي يا معنوي است كه مي‏تواند در يك يا چند جامعه همزمان وجود داشته باشد. تمدن شامل شاخصهايي است براي ابعاد مختلف مهارتها و شناختها كه در فرايند تكاملي اجتماعي تاريخي انسان از طريق اكتسابي يعني تعليم و تربيت حاصل مي‏شود.