بیشترلیست موضوعات تهاجم فرهنگي و گفتگوي تمدنها فرهنگ تهاجم فرهنگي ويژگيهاي مشترك فرهنگ و تمدن ابزار گفتوگوي تمدنها پيشينه تهاجم فرهنگي و رويارويي تمدنها تفاهم فرهنگها نقطه عطف گفتوگوي تمدني نتيجهگيري توضیحاتافزودن یادداشت جدید
فرايندهاي "اجتماعي شدن" و "فرهنگپذيري"، امروزه مبين ارتباط قابل توجه فرهنگ و تمدن در عرصه روابط انسانها و ملتهاي مختلف است و گفتوگوي تمدنها به معناي تبادلات مدني و فرهنگي از قدمت بسياري برخوردار است.جوامع مختلف همواره تحت تاثير فرايندهاي فرهنگي و تمدني قرار داشته و دارند و فرهنگ و تمدن نيز به نوبه خود تحت تاثير كاركردهاي اجتماعي و تاريخي ملتها در طول تاريخ بوده و خواهند بود. بنابراين هرگونه تغيير و تحرك اجتماعي كه متضمن تبادل و تعامل فرهنگهاست توسط فرايند فرهنگي و تمدني تحقق مييابد. لذا فرهنگ و تمدن دو پديده مرتبط و تنيده در يكديگرند كه در اثر تحولات جديد به سبب اختلاف در ضريب تحريك بين آنها به نوعي نابرابري نسبي در پويايي و پيدايش فاصله از يكديگر دچار شدهاند. بنابراين براي حل مسايل ناشي از تمدن جهاني راهي جز بهرهگيري از ارزشهاي سازنده فرهنگهاي متفاوت نيست. نتيجه اينكه امروزه وقتي مسئله گفتوگوي تمدنها مطرح ميشود ضرورتاً خودشناسي و خودسازي فرهنگي و اجتماعي نخستين گام در مسير تحقق اين گفتوگو ميباشد. به عبارتي شايد در عرصه گفتوگوي تمدنها، اصلح باشد كه آن را گفت و گوي فرهنگها ناميد. بر اين اساس است كه بسياري، تمدن را فرهنگي ميدانند كه در طول زمان، تداوم، گسترش و نوآوري داشته تا آنكه به يك حيات معقول اخلاقي جديد ارتقاء يافته است. فرهنگ و تمدن از جمله مفاهيمي هستند كه گستره تاريخي آنها به درازي تفكر اجتماعي انسانها بوده و همانند درخت پرباري هستند كه ريشه در اولين نهاد جامعه و در زندگي بشريت داشتهاند و در طول زندگي انسانها ادامه خواهند داشت.
ابزار گفتوگوي تمدنها
تمدنها در مواجهه با يكديگر دچار التهابها و نارسائيهاي متعدد هستند كه رفع آن تنها با ايجاد تفاهم و بهتر فهميدن آرا و نظرات يكديگر ميسر است. در تحليل جامعه شناختي، زبان در فرآيند گفتوگوي تمدنها نقش بسيار مهمي ايفا ميكند. در واقع ماهيت گفتوگو اين است كه حقيقت مورد شناخت دو طرف طي مكالمه و گفتوگوي دوجانبه روشن شود. در يك ارتباط گفتاري فقدان يك زبان مشترك به عنوان نقطه اتكا و تقويت تبادل و تعامل فرهنگي سوء تفاهماتي را به دنبال دارد. سوء تفاهم به عنوان عامل مخرب ارتباطات بشري است. سوءتفاهم بين افرادي كه داراي نژاد، فرهنگ، دين، زبان و حتي گويش مشتركند نيز روي ميدهد. اما در مواردي كه دو انسان از دو نژاد، فرهنگ، دين و زبان متفاوت در مقابل يكديگر قرار ميگيرند، امكان و احتمال بروز سوء تفاهم به مراتب بيشتر ميشود. چنانكه گفته ميشود در ارتباطات بينفرهنگي اغلب موانع نامرئي، مانع از ايجاد ارتباط منطقي شده و در نهايت روابط تيره و يا به كلي قطع ميگردد، بدون آنكه در ظاهر دليلي موجود باشد. همين موانع نامرئي تاكنون باعث فروپاشي روابط بين انسانها و تعامل فرهنگهاي مختلف شده است. در بستر گفتوگوي تمدنها مهمترين ابزاري كه بشريت در اختيار دارد "زبان" است. آنچه مسلم مينمايد اين استكه گفتوگوي تمدنها، هم شرايط خاصي را ميطلبد و هم به زبان مشترك قابل فهم و قابل قبول در عرصه فرهنگها نياز دارد. ديدگاههاي پارسونز و آلتوسر نيز صريحاً به مقولهاي به نام "تداوم انديشههاي بشري" و صور گوناگون آن در تمدنهاي اصيل بشري اشاره دارد كه در واقع به معناي پذيرفتن نوعي "مفاهيم مشترك" بين تمدنها در جهت فراهم آوردن زمينه گفتوگوي متقابل است.