نگاهی به ترجمه های آذربایجانی قرآن کریم

رسول اسماعیل زاده

نسخه متنی -صفحه : 6/ 4
نمايش فراداده

به طوري كه مشاهده مي‏شود، مفسّر محترم كوشيده است مخاطب و خواننده را به طور كامل با عبارات قرآني و معاني كلام الهي آشنا كند. ترجمه و تفسير را نيز تقريبا به صورت مزجي ارائه داده است.

ترجمه و تفسير فوق از حيث زبان‏شناسي قابل تأمّل است. زبان ترجمه مربوط به صد سال پيش است و جزء زبان كلاسيك تركي آذربايجاني به شمار مي‏رود و در كشورهاي ايران و عراق براي عموم مردمِ ترك زبان كاملاً قابل فهم است، ولي در كشور جمهوري آذربايجان فهم دقيق آن براي عموم مردم كمي مشكل به نظر مي‏رسد.

اين اثر در سال 1373 هجري شمسي توسّط دانشگاه صنعتي سهند تبريز به صورت افست (با كوچك نمودن قطع كتاب) چاپ شده است و توسّط آقاي عبدالمجيد صادق نوبري به صورت خلاصه و با حذف مقدّمه‏ها و حواشي به زبان فارسي ترجمه و در سه مجلّد بزرگ چاپ گرديده است.4

2. البيان في تفسير القرآن

اين ترجمه و تفسير توسّط مفتي قفقاز شيخ الاسلام محمّد حسن مولي زاده شكوي در دو جلد به قطع وزيري در سال 1326 هجري قمري برابر با 1284 هجري شمسي در مطبعه غيرت تفليس چاپ شده، و چاپ دوّم آن در سال 1399 هجري قمري برابر با 1357 هجري شمسي از طرف علماي قم، و چاپ سوّم آن در سال 1411 هجري قمري برابر 1369 هجري شمسي از طرف سازمان تبليغات اسلامي انجام يافته و در همين سال توسّط مسلمانان قفقاز تجديد چاپ شده است.

مرحوم شيخ الاسلام محمّد حسن مولي زاده شكوي، آيات قرآني را خيلي دقيق ترجمه و تفسير نموده و براي اصطلاحات قرآني معادل‏هاي مناسبي در تركي آذربايجاني آورده است. اين ترجمه و تفسير از جنبه علمي بسيار دقيق و كامل است.

مؤلف با استفاده از تفاسير معتبر، ترجمه قرآن را بين گيومه، و تفسير آن را خارج از گيومه بيان داشته است و اگرچه خود شيعه بوده ولي به دلايلي نامعلوم و شايد به منظور ايجاد وحدت ميان مسلمين قفقاز و ممانعت از تفرقه و اختلاف5 وقتي اسامي خلفا را نقل مي‏كند، عبارت «رضي‏اللّه‏ عنه» را بر آن مي‏افزايد.

با اين همه، در موارد اختلاف بين مفسرين شيعه و سنّي، مثل آياتي كه در رابطه با احكام وضو و متعه و غنايم است، به صورت كاملاً علمي و تحليلي نظر مفسّرين شيعه را ترجيح داده است. در اين‏گونه آيات بدون اين كه سخناني تفرقه انگيز بيان دارد، با شيوه كاملاً علمي و اجتهادي نظريّات مفسّرين سنّي را بيان مي‏كند و آنها را يكايك مورد بررسي قرار مي‏دهد و صحّت و سقم نظريّات مختلف را تعيين مي‏نمايد. براي مثال، در رابطه با موضوع «متعه» نظريّات امام فخر رازي را ذكر نموده و به صورت بسيار ماهرانه و استادانه و با استدلال دقيق و اجتهاد كم نظير آن را مورد بررسي و انتقاد قرار داده است.