تربیت حرفه ای در بستر دیدگاه اسلام

خسرو باقری

نسخه متنی -صفحه : 17/ 8
نمايش فراداده

شأن ديگري از وجود آدمي كه حرفه در شكل‏گيري آن نقش اساسي دارد، احساس استقلال است. اين احساس با آنكه اساسا امري رواني است، اما به ويژه جنبه‏هاي اقتصادي آن كه توسط حرفه پديد مي‏آيد در تكوين هويت نقشي چشمگير دارد. اتكا به خويشتن و پرهيز از زندگي طفيلي، پايه‏هاي استواري براي شكل‏گيري هويتي متمايز و مستقل فراهم مي‏آورد و در عين حال، احساس عزت و كرامت را با آن قرين مي‏سازد.

در منابع اسلامي، حرفه در چنين زمينه‏اي نگريسته شده است. در روايتي از علي(ع) آمده است كه فرمود: «خداوند به داود وحي كرد كه تو بنده خوبي هستي مشروط بر اينكه از بيت‏المال استفاده نمي‏كردي و از كار يدي پرهيز نمي‏كردي. از اين سخن، داود چهل روز در اندوه و زاري بود بود تا آنكه خداوند به آهن وحي كرد كه بر بنده من داود نرم شو. پس خداوند آهن را براي او نرم كرد و او در هر روز زرهي مي‏ساخت و آن را به هزار درهم مي‏فروخت و به اين نحو سيصد و شصت زره ساخت و آنها را به سيصد و شصت هزار درهم فروخت و از بيت‏المال مستغني شد.»35 چنانكه در اين روايت ملاحظه مي‏شود تأييد خداوند نسبت به داود به منزله بنده خوب، در گرو آن قرار گرفته كه او در اداره معيشت خود از اتكا به بيت‏المال خودداري كند و خود بار خويش را به دوش بكشد. تعبير «بنده خوب» به روشني حاكي از آن است كه در اينجا هويت انساني و ويژگي‏ها و خصايل شخصيتي مورد نظر است و اين امر در گرو كار و تأمين خويشتن از طريق آن قرار گرفته است.

بر همين اساس است كه در احوال پيامبر اكرم(ص) آمده است كه هرگاه او به كسي برخورد مي‏كرد كه ويژگيهاي برجسته و چشمگيري داشت، مي‏پرسيد كه آيا او حرفه‏اي دارد و به كاري اشتغال مي‏ورزد و در صورتي كه پاسخ منفي بود مي‏فرمود كه او از چشمم افتاد.36 اين سخن نيز حاكي از آن است كه چگونه هويت مطلوب آدمي با كار و حرفه گره خورده است.

به علاوه، استقلال اقتصادي ناشي از كار، احساس عزت نفس در فرد پديد مي‏آورد كه خود از پايه‏هاي اساسي هويت آدمي است. احساس عزتي كه از طريق كار خود شخص به دست مي‏آيد چنان ريشه دار است كه نمي‏توان براي آن جايگزيني يافت. زراره مي‏گويد مردي نزد امام صادق(ع) آمد و گفت دستم معيوب است و ياراي كار با آن را ندارم؛ سرمايه‏اي نيز ندارم كه بتوانم به داد و ستد بپردازم و محتاج و مستمند نيز هستم، امام فرمود با اين حال، به كار روي بياور و با سرت باربري كن و خود را از مردم بي نياز كن.37

به عبارت ديگر، مي‏توان گفت كه حتي در شرايطي كه فرد اين چنين معذور باشد، احساس عزت واقعي او در گرو كار شخصي وي است.

تربيت حرفه‏اي مستلزم آن است كه فرد، مهارتهاي خويش را بر پايه چنين معرفتي استوار سازد و شكل دهي به هويت خويش و احساس عزت خويش را در گرو حرفه خود بداند. بر اين اساس، نمي‏توان آموختن سلسله‏اي از مهارتها را با تربيت حرفه‏اي يكي دانست بلكه اين امر مستلزم آن است كه فرد در پرتو پايه معرفتي مذكور، چنين فهمي از مهارتهاي خويش داشته باشد. قابل ذكر است كه بحث ما از هويت خويش در اين قسمت، محدود به خويشتن فردي نيست بلكه هويت اجتماعي و ملي را نيز در بر مي‏گيرد. به عبارت ديگر، فرد، تكوين هويت اجتماعي و ملي و نيز عزت اجتماعي و ملي جامعه خويش را در گرو كار و حرفه خود و ديگران مي‏بيند.