مسأله شر از دیدگاه متکلمان

محمد حسن قدردان قراملکی

نسخه متنی -صفحه : 16/ 6
نمايش فراداده
بلي عادت خداوند به اين تعلق گرفته است كه شخص متألم را يا گناهانش را ببخشد و يا پاداشي به او اعطا فرمايد اگر گناهي نداشته باشد».10

غزالي نيز گويد: «هر فقر و ضرري در دنيا كاستي در دنيا وزيادت در آخرت است».11

چكيده ديدگاه متكلمان

با مرور و مطالعه آراي متكلمان اين نكته دستگيرمان مي‏شود كه متكلمان ضمن پذيرش وجود كثريها و ناملايمتها در جهان طبيعت، آن را چنين توجيه مي‏كنند: چون پايان اين دردها و غمها به خير و نفع انساني تمام مي‏شود در حقيقت نمي‏توان به اين امور شر واقعي اطلاق كرد، بلكه آنها صرف ناملايمتها و ضررهايي هستند كه پل ترقي و نيل انسان به سعادت و كامروايي محسوب مي‏شوند.

غم چو بيني در كنارش كش بعشق از سر ربوه نظر كن در دمشق12

بعضي از انديشوران معاصر نيز به اين ديدگاه كلامي اشاره كرده‏اند:

شهيد مطهري، استاد شهيد در پاسخ اشكال يكي از شاگردان خود كه نظريه متكلمان را طرح مي‏كرد [اگر مسأله تبعيضاتي را كه در اين دنيا وجود دارد با مسأله آخرت توأم نكنيم، نمي‏توانيم اين ظلمهارا توجيه كنيم. يا بايد اقرار كنيم كه در طبيعت مقداري ظلم هست و صانع طبيعت آنها را خواسته يا بايد بگوييم كمبود اينها در آخرت جبران مي‏شود] در پاسخ آن و انگيزه عدم اشاره خود به نظريه متكلمان مي‏گويد:

«اين كه من اين را ذكر نمي‏كنم براي اين است كه متكلمين اين طور فكر مي‏كنند كه خدا قيامت را خلق كرده است براي اينكه اين كمبودها را در آنجا جبران كند. مثل اينكه در يك كشور دستگاه مجازات و دادگستري به وجود مي‏آيد براي اينكه اين كمبودها و كسريها را تعديل كند، اينها در قيامت [انجام] مي‏شود اما نه اينكه قيامت براي اينها به وجود آمده، .... در قيامت همه اين كسريها و كمبودها تأمين مي‏شود بدون اينكه ما آنجا را يك حالت طفيلي بخواهيم حساب كنيم اين كه من اين را به اين صورت بيان نمي‏كنم چون نمي‏خواهم منطق متكلمين را به خود بگيرم».13 ظاهرا استاد شهيد نظريه متكلمان مبني بر عدم توجيه بعضي كمبودها و ظلمها را در صورت عدم جبران آن در آخرت مي‏پذيرد و هيچ اشاره‏اي به راه حلهاي ديگر نمي‏كند.

محمد تقي جعفري:

«اما حل اشكال شرور مي‏توان گفت كه در اين مسأله اشتباهي در بكار بردن كلمه «شر» رخ داده است، ما اگر بجاي استعمال كلمه شر، ناملايمات و ناراحتي و بي‏آسايش استعمال كنيم، نه تنها با نظر به جريان پديده‏ها و شؤون انساني خلاف واقع نگفته‏ايم بلكه با ضرورت منطقي هم موافقت كرده‏ايم، در كلمه شر ـ كه ضد يا نقيض خير است ـ مفهومي از ستمگري وجود دارد».14

ادله متكلمان

متكلمان علاوه بر استدلال با دليل عقلي ـ كه مي‏توان اجمال آن را در آراي گزارش شده يافت و در آينده به تبيين آن خواهيم پرداخت ـ بر مدعاي خود، از قرآن كريم و روايتها شواهدي مي‏آورند:

1. قرآن كريم