شايان ذكراست كه كلمه «لتعتدوا» در آيه مورد بحث ـ كه در واقع به منزله تعليل حكم مزبور است ـ نيز صرفا به معناي تعدّي و ستم اختياري نيست تا مواردي كه ورود ضرر بر زوجه ناشي از امور غير اختياري بوده (از قبيل عنن طاري، عجز از انفاق و ....) از شمول آيه خارج شود زيرا اطلاق كلمه «لتعتدوا» بر ستم و تعدّي غير اختياري به مثابه اطلاق آن بر ستم و تعدّي اختياري صحيح و شايسته است.
از اين رو، از نظر عرفي مستهجن نخواهد بود اگر گفته شود: نگاه داشتن زني كه شوهر وي عاجز از اداي حقوق اوست ستم بر همسر است.35
نتيجهگيري: از آيات گذشته يك قانون كلي و قاعده كبروي، استنباط ميشود مبني بر اينكه شوهر در زندگي مشترك با همسر خود بايد يكي از دو راه را بر گزيند يا با وي به نيكي و شايستگي رفتار كند (امساك بمعروف) يا او را طلاق دهد (تسريح باحسان)، از اين رو شوهر نميتواند هم از ايفاي حقوق واجب زن و هم از طلاق او امتناع كند.
ممكن است گفته شود كه با توجه به شأن نزول36 آيه «الطلاق مرّتان، فامساك بمعروف او تسريح باحسان»، (بقره/ 229)، و نيز تفريع 37 جمله «فامساك بمعروف او تسريح باحسان» بر «الطلاق مرّتان» روشن ميشود كه منظور از امساك به معروف، در اين آيه، رجوع مرد در عده طلاق دوم ميباشد38 چنان كه در آيه 2 سوره طلاق نيز آمده است:
«فاذا بلغن أجلهنّ فأمسكوهنّ بمعروف أو فارقوهن بمعروف»، هنگامي كه زنان به پايان زمان عده نزديك شدند يا آنان را بخوبي نگهداريد و يا بخوبي از آنان جدا شويد.
ترديدي نيست كه مقصود از (فأمسكوهنّ بمعروف: آنان را بخوبي نگهداريد) در آيه فوق، رجوع مردان در زمان عده است. از سوي ديگر، گفته شده است كه: معناي (تسريح باحسان) در آيه مورد بحث، طلاق سوم ميباشد چنانكه از ابن عباس حكايت شده است كه وي (تسريح باحسان) را به طلاق سوم، تفسير كرده است.39
برخي از روايات معصومين عليهمالسلام كه در اين زمينه، وارد شده است تفسير فوق را تأييد ميكند:
1. روايت موثقه حسن بن فضّال از امام رضا عليهالسلام «ان الله عز و جل أذن في الطلاق مرّتين، فقال: الطلاق مرّتان فامساك بمعروف أو تسريح باحسان» يعني في التطليقة الثالثه.40