بررسی نظریه:طلاق حاکم و ماهیت حقوقی آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی نظریه:طلاق حاکم و ماهیت حقوقی آن - نسخه متنی

سید علی علوی قزوینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2. روايت ابي بصير از امام صادق عليه‏السلام : «ان الله تعالي يقول: الطلاق مرتان فامساك بمعروف أو تسريح باحسان» و التسريح باحسان هي التطليقة الثالثه.41

3. عياشي در تفسير خود از أبي بصير، از امام صادق عليه‏السلام روايت مي‏كند كه امام عليه‏السلام فرمودند: ان الله يقول: «الطلاق مرتان فامساك بمعروف او تسريح باحسان» و التسريح هو التطليقة الثالثه.42

باري، با توجه به مطالب فوق روشن مي‏گردد كه آيه شريفه در مقام تقنين و جعل يك قاعده كلي و حكم كبروي در روابط بين زوجين نيست، بلكه تنها در صدد تشريع حكمي خاص در مورد طلاق دوم است و از اين رو معناي آيه چنين خواهد بود: بعد از دو بار طلاق رجعي يا در عده رجوع كرده و با زنانتان به نيكي رفتار كنيد و يا آنها را با طلاق سوم بخوبي و شايستگي رها كنيد.

پاسخ اولاً: به عقيده اكثر مفسرين و فقها از جمله (تسريح باحسان) طلاق سوم اراده نشده بلكه منظور از تسريح باحسان، ترك زنان معتده تا سپري شدن زمان عده است، چنانكه از سدي و ضحاك و از طريق خاصه نيز از امام باقر عليه‏السلام و صادق عليه‏السلام روايت شده است.43

به نظر اين گروه از فقهاء، آيه «فان طلقّها فلاتحلّ له من بعد حتي تنكح زوجا غيره» به طلاق سوم اشاره كرده است.44 هرگاه زن را براي دفعه سوم طلاق داد، بر شوهر خود حلال نخواهد بود مگر اينكه آن زن شوهر ديگري اختيار كند. و سپس اگر شوهر دوم زن را طلاق داد بر آن زن و شوهر نخستين روا خواهد بود كه به زناشويي باز گردند».

ايشان بر نظريه خود چنين استدلال كرده‏اند: چنانچه مقصود از جمله (تسريح باحسان) طلاق سوم باشد، آيه «فان طلّقها فلاتحل له حتي تنكح زوجا غيره» تكرار همان حكم سابق و در نتيجه لغو و خالي از فايده خواهد بود.

شيخ طوسي در خلاف در اين مورد آورده است: «و متي حملنا قوله تعالي او تسريح باحسان علي الطلقة الثالثه كان قوله تعالي، فان طلّقها بعد ذلك تكرارا لا فائده فيه».45

/ 24