امام رضا(ع) مى فرمايد:
(والإمام… مضطلعٌ بالإمامة عالم بالسّياسة.)5
امام … بار گران امامت را بردوش دارد داناى به سياست است.
از ديدگاه فراگيرتر تأسيس حكومت و ايجاد مديريت صالح و شايسته در جامعه به عنوان پشتوانه وضمانت اجرايى قانونهاى مكتب هدفى بزرگ و اساسى در اسلام است.
امام رضا(ع) مى فرمايد:
(إنّ الإمامة زمام الدين و نظام المسلمين وصلاح الدّنيا وعزّ المؤمنين إنّ الإمامة أُسّ الإسلام النّامى و فرعه السّامى بالإمام تمامُ الصلاة والزكاة والصّيام والحج وتوفيرالفيْء والصّدقات وإمضاء الحدود والأحكام ومنع الثغور والأطراف.)6
امامت زمام دين است و سبب سامان يافتن مسلمانان و نيكو شدن دنيا و عزّت مؤمنان. امامت ريشه رشد دهنده اسلام و شاخه بالا رونده آن است. با امام نماز و زكات و روزه و حج و جمع آورى اموال عمومى و اجراى حدود و احكام و حفظ مرزها و پيرامون كشور به گونه كامل ممكن مى شود.
زنده ماندن دين و دستورهاى آن در اجتماع و ماندگارى روح ديندارى در جامعه وقتى ممكن است كه مديريت فكرى و اجرايى و مديران سياسى با برنامه هاى دين هماهنگ و هم سو باشند. اگر در جامعه مديريتى حاكم گردد كه مردمان را به بى بندوبارى در عقيده و تباهى در عمل فراخواند و نداى دين را دگرگون جلوه دهد و انسانها را به انجام دادن كارهاى فاسد و ضددين برانگيزد در اين صورت نه فراخوانى دينى اقبالى خواهد يافت و نه ديندارى كاميابى و دوامى; چه در اساس نيك و بد جامعه بر صلاح و فسادِ پيوندها و نهادهاى اجتماعى و مديران حاكم بر آن مبتنى است.
على(ع) مى فرمايد:
(فإنّ الرعيّة الصالحة تنجوا بالإمام العادل. ألا وإنّ الرعية الفاجرة تهلك بالإمام الفاجر.)7
رعيت صالح به وسيله حاكم عادل نجات مى يابد هم چنان كه رعيت فاجر به وسيله حاكم فاجرهلاك مى شود.
جامعه ايده آل اسلامى جامعه اى است كه مديريت اجتماعى و سياسى و فرهنگى و اقتصاديِ حاكم بر آن به مسلمانان امكان مى دهد تا بتوانند موازين و ارزشهاى دين را در حيات فردى و اجتماعى خويش پياده كنند و در آن همه هدفهاى دينى درخور تحقق است. قرآن چنين جامعه اى را از لحاظ طرح و محتوى (امّت) مى نامد.
(كنتم خير أمّةٍ أُخرجت للنّاس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر.)8
شما بهترين امتى هستيد كه براى آدميان پديدآورده شده است نيكى را ميان مردمان مى گسترانيد و ايشان را از ناشايست باز مى داريد.
واژه (امت) در بردارنده يكى از هدفهاى اسلامى است كه بيش از همه براى نشان دادن يك نظم اجتماعى سياسى و اخلاقى است و هرگز نمى توان آن را بر افراد ديندارى كه تشكّلى هدفدار ندارند برابر دانست.