افزون بر اين, به نظر علامه خواجوئى, در حاشيه مشرق الشمسين, اين واژگان, در عصر امامان(ع) بوده و اصطلاحات دانش درايه, در روايات ديده مى شود. بله, باب بندى و گسترش اين دانش, بر اثر تلاش مردان بزرگى چون: ابن طاووس و علامه حلّى بوده است. اگر ما به دسته بندى زير درباره عالمان و فقيهان بزرگ, باور داشته باشيم, مى توانيم بگوييم:
بيش ترين علماى بزرگ و فقيهان شيعه, پيرو مكتب وثوق صدورى بوده اند:
1. قدماى اصحاب: از عصر كلينى و شيخ صدوق, تا محقق حلّى.
2. متاخران: عالمان و فقيهان پس از محقق حلّى.
3. اخباريان: گروهى از عالمان و فقيهان قرنهاى 11 و 12 هجرى, از جمله محدث بحرانى.
4. اصوليان: عالمان پس از پايان يافتن دوره اخبارى گرى و به انزوا كشانده شدن اين انديشه, با انديشه قوى و پرهيمنه و دامن گستر وحيد بهبهانى.
اما گروهى كه در برابر اين گروه بزرگ و پرنفوذ, قد برافراشتند, همانان بودند كه به وثوق سندى, سخت پاى بندى نشان مى دادند و هيچ قرينه و نشانه اى را جز درستى سند, بر نمى تافتند كه نامورترين اين گروه عبارتند از: شهيد ثانى, محقق اردبيلى, شيخ حسن عاملى, سيد محمد عاملى و از معاصران: سيد ابوالقاسم خوئى.
گروه باورمند به صدور سندى, تنها سند را راه دستيابى به درستى حديث نمى دانند, بلكه به راههاى ديگر نيز براى ثابت كردن درستى سندباور دارند و به قرينه ها و نشانه هاى همراه حديث اهميت مى دهند و توجه دارند كه نامورترين اين گروه عبارتند از: علامه كركى, محمد تقى مجلسى, علامه مجلسى, شيخ بهائى, وحيد بهبهانى, بحرالعلوم, نراقى, ميرزاى قمى, شيخ انصارى, صاحب جواهر, صاحب رياض, حاج آقا رضا همدانى, آقاى بروجردى, امام خمينى.
پس روشن شد كه هر گروهى چه ويژگى برجسته اى دارد:
اين گروه تنها راه دستيابى به اعتبار روايت را سند آن مى داند و بر اين باور است كه از راه غير سند, نمى توان به اعتبار روايت پى برد. البته تمامى افراد گروه بر يك روش راه نپيموده اند و اختلاف ديدگاههايى دارند, ولى در اين نوشتار, بيش تر روى انديشه هاى شهيد ثانى سخن مى رود.
اين گروه بر اين باور است كه معيار و تراز عمل به حديث, اطمينان به صدور آن از معصوم است.
و صدور آن از معصوم, از دو راه ثابت مى شود:
1. از راه سند; يعنى سلسله سند آن بايد موثق باشد.
2. از راه قرينه ها و نشانه ها.
اين راه قرينه ها و نشانه ها, فرعى از همان سخن معروف است: رويكرد و اقبال اصحاب, ضعف سند را جبران مى كند و در برابر, روى گردانى اصحاب از حديث, سبب وهن آن مى شود. اينان بر اين باورند: نمى توان با بودن يك راوى ضعيف, روايت را ضعيف انگاشت; زيرا ممكن است از راه ديگرى اعتبار روايت, ثابت شود. قرينه ها و نشانه هاى