بخش دوم: قرينه ها و نشانه ها: - وثوق صدوری و وثوق سندی و دیدگاهها نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وثوق صدوری و وثوق سندی و دیدگاهها - نسخه متنی

محمد حسن ربانی بیرجندی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خارجى كه نشان از اعتبار روايت دارند, تنها در سند خلاصه نمى شوند و اهمال راوى در كتابهاى رجالى, دليل ضعف راوى نيست. آقاى بروجردى1 و حاج آقا رضا همدانى2, بر اين نكته اصرار دارند.

اكنون كه دورنمايى از دو مكتب بيان شد و سرچشمه اختلاف دو مشرب, روشن گرديد, مى پردازيم به ديدگاه دو تن از فقيهان بزرگ: شهيد ثانى و آقا جمال خوانسارى در اين باب.

امّا پيش از اين كه به بررسى اين دو ديدگاه بپردازيم, بهتر و شايسته تر مى دانيم به نشانه هاى اعتبار حديث و راوى حديث, اشارت كنيم:

شيخ بهائى, در كتاب شريف مشرق الشمسين عنوانى در اين زمينه گشوده و نشانه هايى را كه سبب اعتبار روايت در نزد پيشينيان و علماى ديگر شده, يادآور شده است و اين نشانه ها و قرينه ها, كه شيخ بها, پاره اى از آنها را آورده, از عصر شيخ بها (1130) به بعد, مورد توجه علماى بزرگ قرار گرفته است و فقيهانى چون: محدث عاملى در خاتمه وسائل الشيعه, محدث بحرانى در مقدمه حدائق به آن پرداخته و توجه كرده اند.

در اين بين, شمارى از فقيهان باورمند به وثوق صدورى, با اين كه بر اهميت قرينه ها و نشانه ها تأكيد دارند, مانند امام خمينى, امّا پاره اى از قرينه ها و نشانه ها را به نقد كشيده اند.3

آنچه ما در اين نوشتار در پى آنيم فراتر از آنچه است كه شيخ بهائى درباره قرينه ها و نشانه ها نگاشته. ما در اين نوشتار, بيش تر بر كتابهاى فقهى تكيه مى كنيم و آنچه را فقيهان, در عمل, در فقه از آنها استفاده كرده اند, يادآور مى شويم.

بخش دوم: قرينه ها و نشانه ها:

1. عرضه كتاب بر امام(ع) و گواهى آن از سوى حضرت:

به عنوان مثال: كتاب ظريف بن ناصح كه در ديات بسيار به آن استناد مى شود, از آثار گرانقدر حديثى و منشور حكومتى است كه از حضرت امير(ع) بر ائمه(ع) عرضه شده و آنان, آن را تأييد و استناد آن به على (ع) را تقرير كرده اند.

علت استناد اين منشور به ظريف بن ناصح, همان نقل اوست.4

اين اصل را مشايخ سه گانه در جوامع روايى خود: كافى, فقيه و تهذيب, روايت كرده اند. البته اينان, اصل ظريف را بسان ديگر اصول اصحاب ائمه(ع) در بابهاى گوناگون قرار داده و هر مطلبى را در موضوع خود آورده اند و شيخ طوسى در تهذيب, تمام اصل را در كتاب ديات يادآور شده5 و همين طور شيخ صدوق در من لايحضره الفقيه.6

ثقة الاسلام كلينى در روايتى از يونس بن عبدالرحمن و در روايت ديگر از ابوعمر المتطبّب نقل مى كند كه هر يك از آن دو گفتند:

(كتاب ناصح بن ظريف را به امام رضا(ع) عرضه داشتم و امام(ع) فرمود: كتاب صحيح است و آن را روايت كن.)

روايت ديگر:

(على بن ابراهيم, عن محمد بن عيسى, عن يونس, عن ابيه, عن ابن فضّال, جميعاً عن ابى الحسن الرضا(ع) قال يونس: عرضت عليه الكتاب فقال: هو صحيح.)

يا:

(عدّة من اصحابنا, عن سهل بن زياد, عن الحسن بن ظريف, عن ابيه ظريف بن ناصح, عن رجل يقاله له: عبداللّه بن ايوب قال: حدّثنى ابوعمر والمتطبّب قال: عرضت هذا الكتاب على أبى عبداللّه(ع) و على بن فضّال, عن الحسن بن الجهيم قال: عرضته على ابى الحسن الرضا(ع) فقال لى: ارووه فإنّه صحيح.)7

شايد اين كه صاحب جواهر و محقق اردبيلى در كتاب ديات جواهر الكلام و مجمع الفائده, بارها به اصل ظريف استناد جسته و يادآور شده اند: با سند صحيحه نقل شده: اين كتاب بر امام عرضه گرديده و امام(ع) آن را تأييد فرموده است, برخاسته و سرچشمه گرفته از همين روايات باشد.8

اين, خود, قرينه اى بر اعتبار روايت ظريف است, در حالى كه شهيد ثانى در ديات روضه و مسالك الافهام, بارها به ضعيف بودن روايت ظريف, به گونه روشن اشارت دارد و بر اين باور است: روايت ظريف, از نظر وى درخور اعتماد نيست و خدشه دار است و وجه آن, وجود راويانى مانند: حسن بن على بن فضال (فطحى) و سهل بن زياد در سلسله سند آن است. از آن جا كه در سند كلينى و صدوق, سهل بن زياد واقع شده و در طريق شيخ طوسى سهل بن زياد و حسن بن على بن فضال قرار دارند, شهيد هر دو را ضعيف مى داند.9

از جمله كتابهاى عرضه شده بر معصوم و مورد تأييد معصوم, كتابهاى بنو فضال است.

شيخ طوسى در كتاب غيبت روايت مى كند:

/ 13