رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: وقتى كه مرا به آسمان ها بردند و سير دادند پروردگارم به سوى من وحى فرستاد... پس سر بلند كردم ناگهان نور دوازده امام (عليهم السلام)و نور حضرت فاطمه (عليها السلام) را مشاهده كردم و حضرت حجّة بن الحسن (1) در ميان ايشان همانند ستاه ى درخشان ايستاده بود. گفتم پروردگارا اين نورهاى مقدّس كه من مى بينم چه كسانى هستند؟ فرمود: اين ها امامان و پيشوايان دين اسلامند و آن كه برپا خواسته است كسى است كه حلال مرا حلال و حرام مرا حرام خواهد كرد. به وسيله ى او از دشمنانم انتقام مى گيرم و وجودش براى دوستانم موجب آسايش خواهد بود [يعنى بعد از ظهور و برقرارى حكومتش دوستان خدا از جميع ناراحتى ها آزاد مى شوند. ]اوست كه دل هاى شيعيان و پيروان تو را در برابر ستم كاران و كسانى كه دانسته حق را انكار مى كنند و كفّار شفا مى بخشد. سپس بت هاى بزرگ از قبيل لات و عزّى را از دل خاك تر و تازه بيرون مى آورد و به آتش مى كشد. در آن روز فتنه ى آن بت ها كه در اسلام بعد از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) پديد آمد از فتنه ى گوساله ى سامرى سخت تر است».
نظام مقدس اسلام براى اجراى صحيح احكام خود به مردى كه حكيم، عالم، سخى، زاهد، عادل و شجاع تر از همه ى مردم روى زمين باشد، نياز دارد تا مردم را به هدايت و انجام وظيفه ى دينى وادار كند.
انتخاب مردمى غالبا اشتباه و ناصواب است، زيرا آنان از حقيقت و باطن اشخاص مطلع نيستند. پس كسى كه چنين شخصى را انتخاب مى كند و بر مردم حاكم و امير مى گرداند بايد از باطن و حقيقت اشخاص مطلع باشد. فقط آفريننده ى انسان مى تواند چنين ويژگى داشته باشد. در نتيجه اين امر بايد از جانب خداى عالم انجام بگيرد، زيرا كه او مى داند از بين مخلوقات چه كسى عظمت و لياقت اين كار را دارد.
خداى متعال امام و پيشواى مسلمانان را تعيين كرد و به وسيله ى انبيا اين