صفاتى هم چون: تقوى، خوش خويى، عدالت، استقامت، رحمت، مهربانى، چشم پوشى و عفو در موضوع گفتگوى تمدن ها و در مورد گفتگو در ويژگى هاى منجى الهى انسان ها، ممكن است برخى از ويژگى ها طرفدار بيشتر داشته و بعضى ديگر خواهان كمترى داشته باشد. اين ناشى از وضع موجود يا مسايل مبتلابه جوامع است كه فعلاً توجه به ساير ويژگى ها را ضرورى نمى نمايد. در هر صورت اين ويژگى ها را مى توان بدون انكار، براى مراحل و زمان هاى مناسب حفظ نمود.(1)
اگر چه بسيارى از موضوعات مربوط به جامعه و رهبر آرمانى و رفتارهاى جامعه ى بشرى، طى انتظار ظهور منجى و وصول به اهداف مورد نظر مى تواند زمينه هاى مناسبى براى گفتگوى بين تمدن ها باشند، لكن ويژگى هاى بارز اين انتظار در فرهنگ شيعه به همراه ويژگى هاى تعريف شده اى كه در مورد منجى بصورت مدوّن موجود است، پايه گذار فرهنگ و تفكرى بوده است كه طى قرون متمادى زيربناى فكرى فعاليت هاى شيعيان را جهت داده است. تفكر «ولايت»، «امامت» و «انتظار» به عنوان يكى از اصول دين كه در امتداد نبوت و توحيد مطرح مى شود فعاليت هاى فكرى، فلسفى، سياسى، هنرى، علمى و اجتماعى شيعيان را هدايت نموده است.
براى نمونه در مورد تأثير اين تفكر بر اصول هنر اسلامى، «بوركهاردت» بر اين باور است:
«شايسته است كه چند كلمه اى را به روشن ساختن ماهيت تشيع اختصاص دهيم. آنچه كه تشيع را به ويژه از اهل سنت و جماعت متمايز مى سازد نظريه امامت است كه طبق آن قدرت و حجيت معنوى كه پيغمبر به پسر عم و داماد خود على افاضه كرده است در ائمه اطهار كه از اهل بيت هستند، حفظ و ابقا شده است. آخرين امام شيعه ـ كه طبق نظر شيعه اثنا عشرى دوازدهمين آن هاست ـ نمرده است، بلكه از انظار جهانيان پنهان مانده است و در عين حال با پيروان وفادار خويش ارتباط معنوى دارد.
1- آن چه كه مسلم است صفات انسان كامل را مى توان به عنوان ويژگى هاى منجى و مصلح مطرح نمود. شايد بتوان بارزترين ويژگى او را (بنا به فرمايش اميرالمؤمنين (عليه السلام)) برگرداندن مردم از پيروى هوى به هدايت (راه انبياى الهى) دانست. (ر . ك : جعفرى، [علامه] محمدتقى، ترجمه و تفسيرنهج البلاغة، ج 24.