امامت و تلاطم سیاسی ـ اجتماعی امیرالمؤمنین (ع) و وقایع سال 35 هجری

حجت الله ایزدی

نسخه متنی -صفحه : 7/ 4
نمايش فراداده

ج) معطل گذاشتن حدود الهي

در زمان خلفاي قبل از عثمان دو عامل باعث معطل ماندن بعضي از حدود الهي و يا اشتباه آنها مي‏شد كه عبارت بودند از الف) ناداني خلفا به حقيقت احكام و حدود الهي ب) تعصبات قومي. جايي كه اجراي حكمي به زيان عرب و يا احيانا سود غيرعربي تمام مي‏شد، تمايل جدي در اجراي حدود الهي نشان داده نمي‏شد. در زمان عثمان به همان نسبت كه روحيه قومگرايي بخصوص توجه به قبيله‏اش بيشتر مي‏شد در تصادم بين احكام الهي و منافع آنها معمولاً احكام خدا تعطيل مي‏شد. تعلل در اجراي حد الهي در حق وليدبن‏عقبه و حتي برخورد خشن با كساني كه عليه وي شهادت داده بودند (اگرچه بعدا تحت فشار افكار عمومي و حضرت علي(ع) اين حكم اجرا شد) اجراي حكم سنگسار در حق زني به نام جهينه، كه بعدا با توضيح حضرت علي(ع) مشخص شد كه حكم اشتباه صادر شده بود9، انتقال ابوذر با شتر برهنه دليل اعتراض به كاروانهاي شراب معاويه، نمونه‏هايي از بي‏توجهي و اهميت ندادن به اجراي احكام الهي توسط عثمان است كه باعث بدبيني بيشتر مسلمانان پارسا و معتقد نسبت به او شد.10

ـ اعمالي كه از عثمان سرزد و باعث تشديد وضعيت بحراني مدينه شد

عثمان بر اين اعتقاد بود كه وظيفه تقسيم خمس غنايم و بيت‏المال به عهده خليفه مسلمين، و اين حق الهي است كه به او عطا شده است. او به هر شكلي كه صلاح بداند مي‏تواند در بخشيدن آن به نزديكان خويش تصميم بگيرد11؛ بويژه اينكه در مقابل، بعضا مستمري ناچيزي كه به بعضي از اصحاب پارساي رسول‏خدا(ص) تعلق گرفته بود به دليل اعتراض آنها نسبت به تخلفات عثمان و عمالش قطع مي‏شد. عمال عثمان نيز در اخذ خراج و جزيه با نهايت شدت برخورد مي‏كردند و در مصرف آن نيز به دلخواه خود عمل مي‏كردند. براي خشنودي خاطر عثمان مقداري بيش از آنچه قبلاً واليان ديگر براي عثمان مي‏فرستادند از اموال به مدينه حمل مي‏شد. عبداللّه‏ بن سعدابن ابي‏سرح اموالي كه به مدينه فرستاد بيش از 5/1 برابر اموالي بود كه قبلاً عمروعاص مي‏فرستاد. عثمان بدون توجه به روشي كه عبداللّه‏ براي جمع‏آوري اين اموال اعمال كرده است نسبت به عمرو بدبين شد. در نتيجه عمرو نيز اقداماتي وسيع براي بدبين كردن مردم نسبت به عثمان و تحريك آنها عليه وي انجام داد.

عايشه در دوران خلافت شيخين از افراد مورد اعتماد دستگاه خلافت بود كه با جعل و نقل احاديث، نقش مؤثري در تقويت پايه‏هاي خلافت داشت. عمر بيشترين مستمري يعني 12 هزار دينار را براي او قرار داد. به دليل كدورتهايي كه بين عايشه و عثمان پيش آمد، عثمان سهم وي را از بيت‏المال به اندازه ديگر زنان پيامبر(ص) كاهش داد.عايشه پيراهن پيامبر اكرم (ص) را به مسجد آورده بر منبر پيامبراكرم (ص) آويخت و فرياد زد اي مردم اين پيراهن پيامبر اسلام است كه هنوز كهنه نشده است ولي عثمان سنت وي را تغيير داده است و پس از آن شروع به تبليغ عليه عثمان كرد و فتواي قتل عثمان را صادر كرد. وقتي كه اوضاع به نهايت وخامت رسيده بود و احتمال قتل عثمان شدّت گرفت، عايشه عزم سفر مكه نمود. حكم‏بن‏عاص پيش وي آمد و گفت بهتر است از اين سفر صرف نظر كني و در جهت فرو نشاندن اين طغيان تلاش كني.او در پاسخ گفت دوست داشتم عثمان را در كيسه‏اي همراه اثاثيه‏ام حمل كرده، به دريا افكنم.

در اين هنگام از مصر، كوفه و بصره عده‏اي به مدينه آمده بودند و شروع به تهديد خليفه كردند.مردم مدينه نيز از مسلمانان پاك،غلامان اشراف و اعراب بدوي و آنهايي كه طمعي نسبت به زمان پس از عزل عثمان داشتند به آنها پيوستند.در اين هنگام شاهد يك حركت توده‏اي هستيم كه اميد هيچگونه تصميم و حركت عاقلانه‏اي از آنها نمي‏رود. آنها تابع احساسات و غوغاي حاكم بر مدينه بودند.جو حاكم بر مدينه جهت‏گيري جريانات و آينده جامعه اسلامي بستگي به اقدامات احساساتي آنها داشت.

گروهي كه از شهرهاي مختلف به سوي مدينه حركت كرده بودند در ابتدا تصميم به قتل خليفه و يا تغيير خليفه نداشتند.آنها از خليفه خواستار بركناري افراد ناشايست و اصلاح اشتباهات گذشته بودند.عثمان نيز با وساطت حضرت علي (ع) و محمدبن مسلمه چندين بار ضمن اعتراف به اشتباهات گذشته، متعهد اصلاح امور و برآوردن خواسته‏هاي شورشيان شد، امّا هر بار با دخالت حكم‏بن‏عاص و مروان و ديگر اقوامش كه بر وي مسلط بودند تعهدات خود را نقض كرد و هر بار هيجان و خشم حاكم بر شورشيان بيشتر مي‏شد12.

سر انجام، هنگامي كه عثمان با تعهد مجدد ومؤكد و ضمانت حضرت علي(ع) شورشيان را قانع كرد كه تصميم به اصلاح امور دارد و آنها نيز راهي ديار خود شدند،در راه غلام عثمان را ديدند كه سوار بر شتر مخصوص خليفه راهي مصر است.پس از تفحص از وي نامه‏اي كشف كردند كه با مهر عثمان به والي مصر دستور تنبيه شورشيان را صادر كرده بود. شورشيان اين بار به مدينه باز گشتند. عثمان از اين موضوع اظهار بي‏اطلاعي كرد. ديگران نيز تأييد كردند كه اين كار حكم‏بن‏عاص و مروان بوده است. شورشيان از اينجا خواستار خلع خليفه شدند و گفتند كه خليفه‏اي كه اين چنين به جايش تصميم گرفته، فرمانهاي خلاف به نام او صادر مي‏كنند، شايستگي خلافت را ندارد و بايد بركنار شود. عثمان در جواب اظهار داشت جامه خلافتي را كه خداوند بر تن من راست كرده است از تن خويش در نخواهم آورد.

عثمان با راهنمايي حكم و مروان نخست اميد داشت كه با مدتي وقت‏گذراني و مدارا با شورشيان بتواند نيروي مسلحي را فراهم آورده، با نيروي نظامي بر اوضاع مسلط شود و در اين تصميم بيش از هر كس به معاويه اميد داشت و معاويه هم سپاهي آماده كرد. اما در بين راه آنها را متوقف كرد و خود راهي مدينه شد. عثمان گفت چرا تنها آمده‏اي وي اظهار داشت:سپاه آماده است الآن خود براي كسب خبر آمده‏ام. عثمان جواب داد:به خدا قسم نيت تو اين است كه با اين سپاه پس از كشته شدن من به خونخواهي من به مدينه در آيي. اقدامات وي براي تجهيز قوا در مدينه نيز بيش از پيش شورشيان را تحريك كرد و جز جدي‏تر كردن شورشيان نتيجه‏اي ديگر به بار نياورد. اوضاع روز بروز بحراني‏تر مي‏شد و شورشيان بر خلع خليفه اصرار داشتند و عثمان نيز خود را ملزم به حفظ مسند خلافت مي‏دانست. لذا اين جريان به محاصره خانه عثمان انجاميد كه حتي آب را بر روي وي بستند. در واپسين لحظات محاصره با تيري كه از پشت‏بام منزل عثمان پرتاب شد يكي از اهالي مدينه به قتل رسيد. شورشيان خواهان تسليم قاتل شدند. عثمان از بر آوردن اين خواسته ابا كرد. در نهايت شورشيان به داخل منزل عثمان ريخته، او را به قتل رسانيدند.

- اقدامات حضرت علي(ع) در طول بحران

در كتابهاي تاريخي در باره اقدامات حضرت علي(ع) در طول اين بحران روايات مختلفي نقل شده است كه چكيده اين روايات در سه ديدگاه جمعبندي شده و با شناختي كه از اوضاع آن روز مدينه و چگونگي شكل‏گيري بحران حاصل شده، تمييز صحيح از غلط آسان خواهد بود.