2- يا با وسيله و ابزار، مثل اينكه كسى را با تير(اسلحه ) يا كارد بكشد.
3- يا اينكه قتل بدون توجيه در عرف مردم به او نسبت داده شود، مثل اينكه شخصى را در آتش بيندازد، يا در دريا غرق كند، يا از بلندى پرت نمايد.(196)
همانطوركه پيش ازاين ذكرشد،هرگاه قتل به طورعمد واقع شود،موجب قصاص مى گردد، ولى اينك سخن ما در(اجراى قانون ضمان ) مواردى است كه قتل به طور عمد نبوده وشبيه به عمد و خطاى محض است ، مانند اينكه كسى به هدفى تيراندازى مى كند و ناگهان به انسانى اصابت مى نمايد، يا براى تأ ديب ، ضربه اى بر كسى وارد مى كند و او بر اثر آن مى ميرد و ... .(197)
در اينجا به بيان نمونه هايى از اجراى قانون ضمان در مجرم مباشر مى پردازيم :
چنانچه مربّى براى تأ ديب ، كسى را بزند و طرف بر اثر آن كشته شود، ضامن خواهد بود، خواه ضارب ، همسر باشد يا ولىّ طفل ، يا وصّىِ ولىّ و يا معلّم كودكان ؛ و بايد از مال خود ديه وى را بپردازد.(198)
اسلام با همه اهميتى كه براى علم و بويژه علم پزشكى قائل است ، با كمال صراحت مى گويد: چنانچه پزشك ماهر و كاردانى كه بر اثر بى مبالاتى ، سؤ تشخيص و درمان نابجا موجب مرگ يا ضرر و زيانى گردد، مسؤ ول است .(199)
اجراى قانون ضمان در پزشك معالج چند صورت دارد:
الف- پزشك آنچه را كه به معالجه تلف كند، درصورتى كه از نظر علم و عمل كوتاهى كرده باشد، ضامن است ، هر چند با اجازه (دست به معالجه زده ) باشد.
ب- همچنين اگر بدون اجازه ولىّ بيمار يا خود بيمار درصورت بالغ بودن او دست به مداوا بزند، ولى درمعالجه كوتاهى كند، هرچند كه دركارش متخصص وداناباشد، ضامن است .
ج- چنانچه بيمار يا ولىّ او به پزشك ماهر وكاردان اجازه معالجه داده باشد، آيا در صورت تلف شدن ، ضامن است يا نه ؟ بعضى گفته اند: ضامن نيست ، ولى اقوا ضامن بودن اوست و بايد از مال خود(ديه ) بپردازد.(200)
د- اگر دكتر به دست خود به مريض دوا بدهد، يا درد و دواى مريض را به او بگويد و مريض دوا را بخورد، چنانچه در معالجه خطا كند وبه مريض ضررى برسد يا بميرد، دكتر ضامن است ، ولى اگر فقط بگويد: فلان دوا براى فلان مريض فايده دارد و به واسطه خوردن دوا ضررى به مريض برسد، يا بميرد، دكتر ضامن نيست .(201)
يك نكته : هرگاه دكتر به مريض يا ولىّ او بگويد كه اگر ضررى به مريض برسد ضامن نباشد، در صورتى كه دقّت و احتياط خود را بكند و به مريض ضررى برسد، يا بميرد، دكتر ضامن نيست .(202)
اميرمؤ منان صلوات الله عليه در اين زمينه فرمود:
( مَنْتَطَبَّبَ اَوْ تَبَيْطَرَ فَلْيَأْخُذِ الْبَر ائََْ مِنْ وَلِيِّهِ ، وَ اِلّا فَهُوَ لَهُ ض امِنٌ ) (203)
پزشك ودامپزشك بايد(پيش از طبابت و عمل جرّاحى ) از سرپرست بيمار(و صاحب حيوان ) برگ عدم مسؤ وليت بگيرد وگرنه ضامن است .
كسى كه به روى ديگرى اسلحه بكشد و باعث مرگ او شود، چنانچه قصد كشتن وى را داشته باشد، قتل عمدى است و چنانچه قصد كشتن او را نداشته باشد، شبه عمد است و بايد ديه بپردازد.(204)
اگر به قصد كشتن ، بر كسى صدمه وارد آورد و طرف بميرد و همچنين با كارى كه غالباً منجر به مرگ مى شود، بر كسى صدمه وارد آورد و طرف بميرد، قتل عمدى است و قصاص مى شود، ولى صدمه اى كه غالباً كشنده نيست اگر به همان قصد نه قصد كشتن بر كسى وارد آورد و طرف بميرد، از مالِ صدمه زننده ديه گرفته مى شود.(205)
تصادف صورتهاى گوناگونى دارد كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم :