داستان های اصول کافی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 534/ 175
نمايش فراداده

معرفى على (ع ) توسط پيامبر(ص )

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

(سال آخر عمر پيامبر(ص ) بود، آن حضرت در آن سال در مراسم حج ، شركت نمود) روز جمعه كه روز عرفه (نهم ذيحجه ) بود فرا رسيد، جبرئيل بر پيامبر(ص ) نازل شد، و اين آيه را از جانب خدا نازل كرد:

اليوم اكملت لكم دينكم واتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا .

(امروز دين شما را كامل كردم ، و نعمت خود را بر شما تكميل نمودم ، و اسلام را به عنوان آئين (جاودان ) شما پذيرفتم ) (مائده -3).

تكميل دين به اين بود كه رهبرى على (ع ) (براى بعد از پيامبر) اعلام گردد، پيامبر(ص ) در آنجا با خود مى گفت :

(هنوز امت من به عصر جاهليت نزديك هستند(و تازه به اسلام گرويده اند) اگر من درباره پسر عمويم على (ع ) سخنى بگويم ، هر كس سخن بى ربطى خواهد گفت ).

پيامبر(ص ) بى آنكه اين مطلب را به زبان بياورد، در دلش مى گفت ، تا آنكه فرمان خدا فر رسيد، فرمانى تهديدآميز و مؤ كد، و آن فرمان اين بود:

يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك وان لم تفعل فما بلغت رسالته والله يعصمك من الناس ان الله لايهدى القوم الكافرين .

(اى پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است (كاملا به مردم برسان ، و اگر نكنى رسالت او را انجام نداده اى ، و خداوند تو را از (خطر احتمالى ) مردم نگاه مى دارد، و خداوند جمعيت كافران (لجوج ) را هدايت نمى كند) (مائده - 67)

پيامبر(ص ) پس از نزول اين آيه ، دست على (ع ) را گرفت و خطاب به مردم فرمود:

(خداوند به همه پيامبران قبل از من ، عمر معينى داد، سپس آنها را به سوى خود برد، و آنها هم دعوت خدا را اجابت كردند، و رحلت نمودند، و نزديك شده كه مرانيز دعوت كند، و اجابت كنم ، من مسؤ ليت دارم ، شما نيز مسؤ ليت داريد، اكنون شما چه مى گوئيد؟ حاضران : گواهى مى دهيم كه تو ابلاغ رسالت كردى و خيرخواهى نمودى ، و آنچه را بر عهده تو بود انجام دادى ، خداوند بهترين پاداش پيامبران را به تو بدهد).

در اين هنگام پيامبر(ص ) سه بار گفت : (خدايا! شاهد باش ) .

سپس به مردم فرمود: (اى گروه مسلمانان ! على (ع ) ولى (رهبر) شما بعد از من است ) و حاضران ، اين خبر را به غايبان برسانند.(183)