محمدبن حسام الدين خوسفي مشهور به ابن حسام شاعر بزرگ و تواناي قرن نهم هجري كه دوستي خاندان پيامبر و به ويژه ارادت به دخت آن بزرگوار تمام وجودش را لبريز كرده مثنوي اي زيبا در مدح فاطمه زهرا سروده است و نيز قصيده اي غرّا، كه در آن ماجراي مهماني كردن فاطمه جناب پيغمبر را، شرح مي دهد.
مثنوي مدحيه او روايتي است از آدم كه در بهشت رضوان، خانه اي فرا رويش ظاهر مي شود روشن تر و نوراني تر از آفتاب. آدم به هر سو كه مي نگرد همان خانه را مي بيند. از خداوند طلب مي كند تا او را از اسرار و رموز اين خانه بياگاهاند. صدايي به او چنين پاسخ مي دهد:
آدم نيز چنين مي كند و به حق اين پنج تن خداي را مي خواند. آنگاه در خانه باز مي شود. تختي از دور كه هاله اي از نور در برش گرفته به چشمش مي آيد:
آدم از اين منظره در شگفت مي ماند و به راز آن راه نمي يابد؛ از خدا درخواست مي كند كه ياري كند تا او به سرّ اين خانه پي ببرد. خطاب آمد كه از خود آن نور بپرس تا تو را پاسخ گويد و حسب و حال خويش را بازگويد: