ز) قاطعيت عـلامـه امـيـنـى بـسيار قاطع بود و صريح سخن مى گفت. او قبل از نـگـاشتن و سخن گفتن, درست مى انديشيد و بسيار مطالعه مى كرد و بـعد از آن كه كاملا مجهز مى شد با خلوص نيت به وظيفه اش عمل مى كـرد و هـرگـز از ارزش ها و حقيقت ها يك گام به عقب نمى نشست و خـيلى صريح و با برهان, حق را براى حق طلبان عصر خود و آيندگان حـق جـو بـازگـو مـى كرد. (او به اقتضاى بحث علمى و رعايت واقع تـاريـخـى, پـژوهش هاى خويش را با كمال حريت و قاطعيت دنبال مى كـرد و بـراى زنـده نـگـاه داشتن شعله ولاى على در جان ها, زبان آتـشـيـن خويش را هيچ گاه ـ ميان سخن ـ به كام نمى برد. راست و صريح و قاطع سخن مى گفت و مدرك ارائه مى داد.) 10 ح) علاقه مندى به امام خمينى(ره ( عـلامه امينى به امام خمينى(ره) بسيار عشق مى ورزيد و همواره با تكريم از او ياد مى كرد. ايشان امام را مصلح دينى مى دانست. وى كـه در وجـود مـبـارك حـضـرت امام توان علمى, دين خواهى, تقوا, عـرفـان, تعهد, خلوص, شجاعت, كفرستيزى, مردم دارى و... را ديد, او را ذخـيره خدا خواند و در اين خصوص در جمع بزرگان علما گفت:
(ان الخمينى ذخيره الله للشيعه.( ايـشـان در نـهـضت روحانيت با امام خمينى(ره) همراهى كرد و جزء نـفـرات اول نهضت به شمار مى آمد. علامه امينى سعى داشت تا ساير عـلـما را با امام خمينى(ره) همراه كند تا نهضت بزرگ اسلامى شكل گـيـرد و پـرچـمـى را كه خمينى بزرگ به دست گرفته هرگز بر زمين نيفتد.
1ـ تاسيس كتاب خانه عـلامـه امـينى به كتاب و كتاب خانه علاقه زيادى داشت. وى در خلال سـاليانى كه در پى تاليف دائره المعارف بزرگ الغدير بود, به يكى از تـنگناهاى پژوهشى در حوزه علوم اسلامى پى برد و آن نبود كتاب خـانـه اى عـظـيـم بـود تـا پـاسخ گوى خيل محققانى باشد كه قصد تـحـقـيـقـات گسترده و دامنه دار را در موضوع هاى مهم و بنيادى داشتند.
از ايـن رو بـا هـمـتى بلند و تلاشى فراوان اقدام به تاسيس كتاب خـانـه اى عـظـيم در نجف اشرف و در جوار حرم مطهر اميرالمومنين عـلـى(ع) كـرد. كـلنگ كتاب خانه در سال 1373 هجرى قمرى بر زمين زده شـد. وى بـا كـمـك مادى مردم خير ايران اسلامى كتاب خانه را سـاخـت و در روز عيد غديرخم سال 1379 هجرى قمرى با حضور عالمان و انـديشمندان, فضلا و طلاب علوم دينى حوزه علميه نجف اشرف آن را افتتاح كرد. اين كتاب خانه از جمله كتاب خانه هاى كم نظير جهان اسـلام در عراق است. علامه امينى به خاطر عشق و دل بستگى خاصى كه بـه امـيـرالـمـومـنـيـن(ع) داشـت, نـام كـتـاب خانه را (مكتبه الامـيـرالـمـومنين(ع) العامه كتاب خانه عمومى اميرالمومنين(ع)) گـذاشـت. اسـتـاد محمدرضا حكيمى مى گويد: (علامه امينى اين كتاب خـانه عظيم و گران سنگ را وقف آستان قدس رضوى كرد. از اين روى, ايـن كـتـاب خانه اكنون يكى از ثروت هاى ملى و معنوى ايران است در نجف, و مايه سرافرازى ملت ايران است.) 11 2ـ انتشار نشريه صحيفه المكتبه از آن جـايـى كـه كتاب خانه اميرالمومنين(ع) از جمله كتاب خانه هـاى مـهـم بـود و مـحـقـقان و پژوهش گران و دوست داران علم مى بـايـستى از آثار گران سنگ موجود در آن مطلع باشند, علامه را بر آن داشـت تـا نشريه اى با نام (صحيفه المكتبه) منتشر كند كه سه شـماره از اين نشريه درباره اهميت كتاب و كتاب خانه, فهرست نسخ خـطـى و مآخـذ مـهمى كه در ساير كتاب خانه هاى دنيا وجود دارد, نـحـوه بـرخـورد كـتـاب داران و مسئولان و كاركنان كتاب خانه با مراجعان و كتاب خوانان و سنت كتاب دارى, منتشر گرديد.
3ـ طرح خانه نويسندگان علامه امينى در ساليان تحقيق به بسيارى از كشورها سفر كرد و رنج هـاى فـراوانـى مـتحمل شد و در اين مدت به بايسته هاى پژوهشى و شـبـهـاتـى دست يافت كه لازم بود محققين و پژوهش گران ارجمند به طـور دقيق و عميق و استدلالى به آن ها بپردازند, از اين رو طرحى بـا عـنـوان (خـانـه نويسندگان) تهيه كرد تا علاوه بر شكوفا شدن بـسـيـارى از استعدادهاى نهان و تربيت محققان جوان, كاستى ها و بـايـسـتـه هـاى پژوهشى دقيقا شناسايى شده و تحقيقى جامع در آن خصوص انجام پذيرد.
مـحـمـدرضـا حكيمى در اين باره مى گويد: (سختى هايى را كه صاحب سـالـغـديرز در راه تاليف ديده بود, و موانع را شناخته و دردها را بـسـاويـده بـود و بالجمله روح علمى او, انديشه تاسيس سخانه نـويسندگانز را در وى پديد آورد. مقصود او از خانه نويسندگان ـ چـنـان كـه خـود شـرح مـى داد ـ ايـن بـود: در كنار سكتاب خانه امـيـرالمومنينز در نجف, محلى زيبا و بهداشتى و مدرن ساخته شود مـجـهز به همه وسايل و اتاق هايى چند كه هريك در اختيار محقق و نـويسنده اى قرار گيرد; همه گونه نيازمندى هاى شخصى محقق تامين گـردد; در هـر اتـاق يـك قـفسه از كتاب هاى اوليه و مرجع ضرورى رشـته كار محقق گذارده شود; وسايل اوليه درمانى در اختيار محقق بـاشد و طبيبى همواره از حال او مراقبت كند; آشپزخانه اى مجهز, صـبـح و ظـهر و شام, خوراك او را ـ بنا به ميل و تناسب ـ آماده كـنـد و بـه اتـاق او بـفرستد; هر اتاق داراى يك پيش خدمت ويژه بـاشـد تا كارهاى مختلف شخصى نويسنده يا محقق را انجام دهد; در هـر اتاق يك دوره فهرست كتاب خانه گذارده شود تا محقق هر كتابى را خواست و براى كار خويش لازم دانست از كتاب خانه بخواهد; ضمنا اگر محقق به ماخذ يا ماخذى نياز يافت كه در كتابخــانه اسـتـاد نبود, از هـر جايى كه ممكن اسـت تهيـــه گــردد و در اختيار او قـرار داده شـود. وقتى مولفى با چنين شرايطى تامين شده و راحت, از حيث محل و ديگر نيازهاى زندگى ـ كه آرمان محققان جهان است ـ بـه تـالـيـفى دست زد و آن را پرداخت, اگر آن تاليف مناسب حوزه كـار كـتاب خانه بود, كتاب خانه خود به چاپ و نشر آن اثر اقدام كند.) 12 عـلامـه امـينى در اين خصوص زمينى را در كنار كتاب خانه خريدارى كرد اما موفق به اجراى طرح دارالتاليف نشد.