شیوه های مبارزاتی امام خمینی (2)

سید محمد هاشمی تروجنی

نسخه متنی -صفحه : 10/ 7
نمايش فراداده

1 ـ ايجاد بيداري براي قيام

بيداري تغيير باور انسانها است، كه مسير و جهت حركت آنها را براي رسيدن به هدف مشخص مي‏كند، و راهي براي بازگشت به خويشتن است "فَرَجَعُوَّاْ اِلَي انفُسِهِمْ"36 تا انسان خود را بازجويد، و در مسير حق گام بردارد، آگاهي خوني است كه به فرد و جامعه حيات مي‏بخشد، و زندگي موقعي معنا پيدا مي‏كند كه با بيداري به حيات برسد، جامعه‏اي كه مشعل بيداري در آن خاموش گردد، حيات در آن مي‏ميرد، و تحول واقعي هرجامعه به بيداري دروني مردم آن بستگي دارد.

اِنّ اللّه لايُغَيّرِ مَا بِقَوْمٍ حَتّي يُغَيرُّواْ مِا بِاَنفُسِهِمْ"37

فرعونيان و مستكبران تاريخ هميشه از ناآگهي و غفلت مردم كه با ابزار تبليغات، براي تحكيم سلطه ايجاد شده، استفاده مي‏كنند. اساس حكومت طاغوتيان، غفلت و نا آگاهي است. در طول تاريخِ سياسي ايران هم از چنين شيوه‏اي براي سلطه استفاده شده است.

"در طول تاريخ، در اين سده‏هاي آخر، كوشش شده است كه ملتهاي جهان سوم خواب باشند، غافل باشند و توجهشان به شخصيت خودشان نباشد و شخصيت خودشان را اصلاً وابسته به غير بدانند. اين قضيه از سالهاي بسيار طولاني بوده است و هي دائماً رشد كرده است تا اين اواخر به رشد تمام رسيده بود."38

اساسي‏ترين موضوعي كه باعث غفلت و خواب مي‏شود، جدايي ملتها از فرهنگ خودشان است، چون فرهنگ زيرساخت هويت هر ملت است. به همين منظور استعمارگران براي تامين منافع، اول به سراغ فرهنگ يك جامعه مي‏روند و آن را به نفع خود دگرگون مي‏كنند.

"ترديدي نيست كه جهانخواران براي به دست آوردن مقاصد شوم خود و تحت ستم كشيدن مستضعفان جهان راهي بهتر از هجوم به فرهنگ و ادب كشورهاي ضعيف ندارند."39

استعمارگران با هجوم به فرهنگ جوامع ضعيف توانستند فكر آنها را وابسته كنند و هويت را از آنان بازستانند، ملتي كه هويت خويش را از دست بدهد، نسبت به آسيبهاي درون خود بي‏تفاوت مي‏ماند و در چنين شرايطي سلطه بيگانگان و دست نشانده آنان را مي‏پذيرد، و خواسته خود را در خواسته بيگانگان و هويت خويش را در فرهنگ آنها جستجو مي‏كند. اعتماد در جامعه سست مي‏شود و قدرت دفاع از فرهنگ خودي و ارزشها از بين مي‏رود، براي رهايي از چنين وضعيتي، ابتدا بايد ملت را از اين خواب و غفلت بيدار كرد، تا خودش و فرهنگش را باور كند، چون اساس هر حركتي، باور است.

"شما بايد بيدار شويد و از اين خوابي كه بيشتر از چند صد سال به ما تزريق كردند و ما را به خواب كردند، اول قدم اين است كه ما بيدار بشويم".40

آنچه در بيداري يك ملت مهم است، جهت و هدف بيداري است. چون بيداري نشان دهنده ماهيت يك قيام است. در طول تاريخ نهضتها و انقلابها، ملتها بيدار شدند و به جاي رهايي، دست يابي به آزادي و رفع سلطه، دوباره دچار طاغوت و استكبار قويتر گرديدند. و امام تلاش نمود تا اين بيداري صبغه و ماهيت اسلامي خود را حفظ كند و دچار انحراف نشود.

"اين بيداري ملت است كه در سايه قرآن كريم و تعليمات اسلام به پا خواسته است".41