آسیب ‌شناسی مطبوعات

سید محمدعلی داعی نژاد، حسن رضائی مهر، علی اکبر مؤمنی، ابوالقاسم مقیمی حاجی، عباس بصیر، محمد ملک زاده، هبت الله صدر السادات زاده، احمد شجاعی، محمد جواد نوروزی، مهدی اکبری، محمد امین، غلامحسن محرمی، حمید کریمی؛ تهیه کننده: مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه قم؛ با مقدمه و نظارت: عبدالحسین خسروپناه

جلد 3 -صفحه : 51/ 8
نمايش فراداده

مفهوم دين و اسلام

وقتى مي‌خواهيم اسلام را با مدرنيسم و مدرنيته مقايسه كنيم، مراد ما از اسلام، آموزه‌ها و دستاوردهايى است كه از كتاب (قرآن) و سنت معتبر ما به دست مي‌آيد؛ انواع و اقسام خرافه‌هايى كه در طول تفكر اسلامى ما مطرح شده است و خصوصاً در عوام‌الناس رواج دارد، (مثل اعتقاد به صبر كردن هنگام عطسه) ربطى به اسلام ندارد، ولى قدر متيقن اين است كه از ديدگاه كتاب و سنت، عقل و تجربه معتبر است.

سرتاسر قرآن و روايات، ما را به تعقل توصيه كرده است؛ مثلاً در آيه‌ى «أفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ اَمْ عَلى قُلُوب اُقْفالُها»،(1) حتى تدبر در قرآن را به ما امر كرده است؛ يعنى تدبر نكردن در قرآن، ملازم گرفتارى قلوب در قفل و زنجير است؛ و يا توصيه‌هاى نظر به آسمان و زمين و طبيعت كه در قرآن آمده است، مثل :

«أفَلا يَنْظُرونَ إِلَى الإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ»(2)

«أفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ»(3)

توصيه‌هاى تجربه‌شناختى است؛ و يا در آيه‌ى ديگرى مي‌فرمايد: به شما گوش، چشم و افئده داديم تا شاكر شويد؛ يعنى شكر عملى در اين است كه از همين روش‌ها استفاده كنيد؛ بنابراين، اسلام همان آموزه‌هايى است كه از كتاب و سنت گرفته مي‌شود؛ البتّه اين متون، نوعى متدلوژى معرفت‌شناسى و اپيستمولوژيكايى را به ما عرضه مي‌كند و آن اعتبار دادن به حس و تجربه و عقل است.