حمله حيدري راجي حدود 30000 بيت است (هدايت به اشتباه آن را 20000 دانسته است)5 و حجم آن بيش از كتاب باذل است. اين منظومه چنين آغاز ميشود:
ابيات پاياني كتاب هم چنين است:
كه رازش ندانست هيچ ارجمند
در اين پرده هرگونه جادوگريست
فسون با جهانآفرين آورد
ز كردار وارون ناپايدار
ندانم از اين گردش روزگار
چه گويم ز كار سپهر بلند
مر او را ز هرگونهاي كجرويست
به داور همه قهر و كين آورد
ندانم از اين گردش روزگار
ندانم از اين گردش روزگار
او مكرر تخلص خود را ذكر كرده است:
و يا:
و يا:
او بارها به ستايش سخن خود پرداخته است:
و يا:
او در چند جا خود را برتر از فردوسي معرفي ميكند اما تقليد او از شاهنامه بسيار آشكار است و گاهي خود نيز به آن اعتراف كرده و به تعظيم فردوسي پرداخته است:
كه او از سخن در جهان داد، داد
چو گفتار او گفتهاي دلپذير
چو او اوستادي ز مادر نزاد
ز گفتار او شد جهان ارجمند
همه بندهاند و خداوند اوست
و زان بندگي نيز شرمندهاند
نباشد چو او در سخن راستگو
همه نطق شد او روان در سخن
كه بر درگه ايزدي شد پسند
شب و روز از آن مدح گويندهاي
يكي ذره در خاك آن بارگاه
يكي كاخ شاهانه پيراستم
از اين نامه نامم بود در جهان
كه تا عالم است و زمين و زمان
سخنگوي فردوسي پاكزاد
نديده دو بيننده چرخ پير
به اهل سخن هست او اوستاد
سخن را از او پايه آمد بلند
دگر هر كه را در سخن گفتگوست
به خاك درش كمترين بندهاند
نيامد به دوران بمانند او
سخن را بيامد از او جان به تن
چنين پايهاش در سخن شد بلند
به درگاه او من كمين بندهاي
در آن بارگاه من كمين خاك راه
ز كار وي اين نامه آراستم
كه تا عالم است و زمين و زمان
كه تا عالم است و زمين و زمان
راجي اين كتاب را به درخواست ظهيرالدوله حاكم قاجار سرود و آن را به او تقديم كرد. محمد ابراهيم خان ظهيرالدوله قاجار برادرزاده آقامحمدخان سرسلسله قاجار و پسرعموي فتحعليشاه بود. پدرش مهدي قليخان نام داشت و خودش از سال 1218 تا 1240 هجري حاكم كرمان و سرحددار بلوچستان بود. او حاكمي ديندار و اهل شعر و ادب بود و خود به «طغرل» تخلص ميكرد. حاجي محمد كريم خان قاجار رئيس شيخيه كرمان فرزند او بوده است و راجي در جاي جاي كتابش به مدح ظهيرالدوله پرداخته است. شاعري خود را مديون او ميداند. او را عاشق مولا، عليهالسلام، توصيف ميكند و ميگويد به حكم او از مدحگويي پادشاهان و حكمرانان اجتناب كرده و به مدح مولا، عليهالسلام، مشغول شده است. راجي همچنين در ابياتي ظهيرالدوله را از محمود غزنوي قدرشناستر معرفي ميكند و به توصيف آباري و عدالت او در كرمان ميپردازد.
راجي در جاي جاي منظومهاش به مدح مولا، عليهالسلام، ميپردازد و ميگويد:
براي آشنايي بيشتر با اين كتاب ابياتي را كه به وصف كندن در قلعه خيبر توسط مولا ميپردازد نقل ميكنيم:
روان شد سوي در آهنين
من اكنون در حصن سازم سپر
به نه چرخ گردون درآمد شكست
چو در گوش عرش برين گوشوار
كه يكباره خاك زمين باد برد
ز نُه حلقه چرخ گردون گذشت
درافتاد در حلقه مد شكست
شد از حلقه كفر ايمان پديد
فرو ريخت سوي يمن خاك چين
به هفتم زمين ساخت بنگاه مهر
به سوي ثريا ثري جست راه
به نه بام افلاك غلغل فتاد
پريشان و آشفته و پر ز چين
همه باد از آتشكده پارس ريخت
به بابل فتادند عزي و لات
به يكباره شد زند و پازند پست
حوادث به چوگان زد اين هفت گو
يكي گشت جاي سما و سمك
پس آنگه سوي آسمانش فكند
كه شد حلقه گوش عرش برين
بشد رشگ خورشيد زرينه در
برآورد دست خدا باز دست
فكندش دگرباره بر آسمان
پسنديد داراي پست و بلند
كه شد از شرف فرش عرش برين
به بالا فكند و گرفتش سه بار
برآمد ز كون و مكان الامان
به دستش همه دستگير آمدند
همه گشته از كفر يزدان پرست...
همه سر نهادند بر خاك پست
غضنفر از آن كار شد خشمگين
خروشيد گفتا كه اي بدگهر
بگفت اين كلام و بيازيد دست
بر آن در يكي حلقه بُد استوار
چنان با دو انگشت او را فشرد
به آن حلقه چون دست كرد آشنا
چو در حلقه در برآورد دست
بر آن حلقه چون دست آن شه رسيد
بلرزيد بر خود زمان و زمين
به گردش درآمد زمين و سپهر
قرين گشت در چرخ ماهي به ماه
از او در دو عالم تزلزل فتاد
چو زلف بتان ختن شد زمين
ز بس آب از ساوه بر فارس ريخت
ز بام حرم سرنگون شد منات
به طاق مدائن درآمد شكست
شد اين نه خم چرخ چون يك سبو
به يك ذره گرديد هر نه فلك
در علم در از كف كفر كند
چنان شد به بالا در آهنين
عيان گشت بر چرخ ماه دگر
ز بالا درآمد دگر سوي پست
گرفت آن در آهنين در زمان
ز پستي به سوي بلندي فكند
چنان شد بلند آن در آهنين
در آهنين را شه نامدار
بيفكند و شد آن در از جا روان
بزرگان آن دژ اسير آمدند
همه سر نهادند بر خاك پست
همه سر نهادند بر خاك پست
از معروفترين ابيات راجي كه هنوز هم گهگاه در مجالس روضه خوانده ميشود دوبيتي است كه در وصف سيدالشهدا سروده است:
يكي از ويژگيهاي كتاب راجي «ساقينامه» هاي فراوان منظومه اوست. البته منظومههاي حماسي قبلي همچون حمله باذل و ديگران هم ساقينامه سرودهاند اما تعداد ساقينامههاي كتاب راجي بسيار بيشتر است. در اين كتاب 24 ساقينامه در قسمتهاي مختلف آمده كه بلندترين آنها در آغاز واقعه بدر كبري است كه مجموعا 212 بيت است و كوتاهترين آنها روانه شدن حضرت علي، عليهالسلام، است به جنگ كه 9 بيت ميشود.6 اولين ساقينامه كتاب 69 بيت است و «در تعريف ساقينامه» نام دارد. اين ساقينامهها مجموعا 1224 بيت از كتاب را شامل ميشود و اين جدا از مدايحي است كه در پايان ساقينامهها آمده است. «از اين جهت او بايد جزو ساقينامه سراياني به حساب آيد كه ساقينامههاي طولاني سرودهاند، يعني در رديف كساني چون طغراي شهدي، ظهوري ترشيزي، اميري تهراني»7 كوتاهترين ساقينامه راجي چنين است: