حماسه ديني در ادب پارسي - حماسه دینی در ادب پارسی (3) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حماسه دینی در ادب پارسی (3) - نسخه متنی

سیدعلی کاشفی خوانساری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حماسه ديني در ادب پارسي

سيدعلي كاشفي خوانساري

از جمله شاعراني كه پس از باذل به سرودن «حمله حيدري» پرداخت راجي كرماني بود. حمله حيدري راجي پس از باذل معروفترين حمله حيدري در ايران است.

نام كامل راجي ملابمانعلي كرماني بود كه در شعر به «راجي» (به معناي اميدوار) تخلص مي‏كرد. در مورد زندگي او اطلاعات دقيقي در دسترس نيست. اما در ميان مردم افسانه‏هايي درباره او وجود دارد. مي‏گويند كه او «بماني» نام داشت و از زردشتيان كرمان بود. (او را از مانويان هم دانسته‏اند كه با توجه به زمان زندگي او بعيد است كه صحيح باشد) نام قبلي او را؟؟؟؟ هم گفته‏اند. مي‏گويند به بيماري غير قابل درماني دچار مي‏شود. روز عاشورا او را كه در حال مرگ بوده در مسير دسته‏هاي عزاداري قرار مي‏دهند. او مي‏گريد و بيهوش مي‏شود و در عالم خواب مولا علي، عليه‏السلام، را مي‏بيند كه به وي مي‏فرمايند: «بمان» و همين سبب شفاي او مي‏شود. او مسلمان مي‏شود و نام «بمانعلي» را برمي‏گزيند. همچنين مي‏گويند او جذام داشته و از شهر رانده شده بوده است. در روز عاشورا دسته‏اي از عزاداران كه راهي مسجد صاحب‏الزمان در دامنه كوههاي سيدحسين در اطراف كرمان بوده‏اند با او برخورد مي‏كنند و ادامه ماجرا همان گونه است كه ذكر شد. مهدي قليخان هدايت كه خود در شهرت يافتن كتاب راجي مؤثر بوده گرچه تأكيد مي‏كند كه او پيشتر زردشتي بوده اما اشاره‏اي به اين معجزه ندارد. او در مجمع‏الفصحا نوشته است: «راجي كرماني، اصلش از زردشتيان ايران و ساكن كرمان بوده بواسطه سعادت فطري، ذوق اسلام يافت و به خدمت علما و عرفاي كرمان شتافت، بمانعلي نامش دادند و ديده جانش را به نور ولايت شاه اوليا گشادند. طبعش موزون و شايق به مداحي وليّ حضرت بيچون گرديد. غزوات و واقعات حضرت رسول عربي و وحي حقيقي آن حضرت را منظوم كرد...»1 لغتنامه دهخدا هم با استناد به مجمع‏الفصحا اسلام آوردن او را ناشي از مصاحبت با عرفاي كرمان دانسته است. راجي در اشعار خود هيچ جا به زردشتي بودن و يا معجزه مذكور اشاره‏اي ندارد، فقط جايي خود را از نسل جمشيد و كيقباد معرفي مي‏كند:




  • بخنديد و پاسخ چنين داد، ياد
    نهالي است از باغ جمشيد و كي
    كه از دوده كيقباد و كي است
    كه گرديد خاك ره بوتراب
    شده در دو گيتي از آن كامياب



  • كه از كيست او؟ از كه دارد نژاد
    كه اين رند نيك اختر نيك پي
    وليكن نه جامش از اين مي پر است
    شده در دو گيتي از آن كامياب
    شده در دو گيتي از آن كامياب



آنچه ديگر درباره زندگي شخصي او نقل شده اشتغال به حرفه شالبافي قبل از شاعري و مسافرتهاي متعدد او به عتبات عاليات و مشهد مقدس است.2
گفته‏اند كه راجي بجز حمله حيدري ديوان اشعاري هم داشته است كه حاوي قصايد و غزليات و ساير انواع شعر بوده و قسمتي از آن را هم شخصي به نام سيدمحمد نور يزدي كتابت كرده بوده و قسمت ديگر به خط خود او بوده است. اين ديوان در اواخر قرن سيزده در اختيار نوه دختري راجي كه از نانوايان كرمان بوده قرار داشته اما امروز هيچ اثري از آن در دست نيست.3 البته راجي خودش اذعان دارد كه پيش از شروع اين كتاب شاعر حرفه‏اي نبوده است:




  • وليكن نبودم سر داستان
    سخن گستري داشتم در نهان



  • سخن گستري داشتم در نهان
    سخن گستري داشتم در نهان



البته كتابهاي ديگري به نام ديوان راجي شناسايي شده كه هيچ‏كدام متعلق به او نيست. از آن جمله است ديوان راجي كه از راجي تبريزي يكي از شاعران اواخر قرن سيزده است كه به سال 1293 فوت شده و طبق ثبت‏الذريعه نسخه‏اي از آن در سال 1313 ق. چاپ شده است. همچنين كتاب خطي ديگري به نام ديوان راجي در كتابخانه مسجد گوهرشاد وجود دارد كه به سال 1303 ق. سروده شده بود و بيشتر مدح شيخ احمد احسايي و سيدكاظم رشتي و ديگر پيشوايان شيخيه بوده است.

راجي حمله حيدري را به تقليد از شاهنامه فردوسي و حمله باذل سرود. البته تا آنجا كه حقير جستجو كردم او هيچ اشاره‏اي به نام باذل و ديگر سرايندگان حمله حيدري پيش از خودش نكرده است. تاريخ آغاز به سرايش حمله حيدري 1220 ق. بوده است.




  • چو بگذشت از سال و افزود بيست
    به تاريخ او گفت تاريخ گو
    به تاريخيم گفت و تاريخ دان
    به تاريخش از خضر جستم نشان



  • ز تاريخ هجرت هزار و دويست
    به تاريخش از عقل شد جستجو
    به تاريخش از خضر جستم نشان
    به تاريخش از خضر جستم نشان



راجي تا زمان مرگ خود به سرودن حمله حيدري مشغول بوده است. منزوي در جلد چهارم فهرست نسخه‏ها مرگ راجي را بين 1237 تا 1241 ق. دانسته است و در دائرة‏المعارف تشيع جلد ششم آمده كه او تا حدود سال 1240 ق. زنده بوده است.4 به اين ترتيب حمله حيدري راجي تماما در دوره فتحعليشاه سروده شده است. بعيد نيست كه جنگ اول ايران و روسيه و احساسات سلحشورانه عمومي هم در اين كتاب دخيل افتاده باشد.

منظومه حمله حيدري در قالب مثنوي و در بحر متقارب مثمن مقصور (محذوف) سروده شده است. اگر حمله حيدري باذل بيشتر همراه با وقايع مربوط به پيامبر، صلّي‏اللّه‏عليه‏وآله، پيش مي‏رود حمله حيدري راجي بيشتر متوجه ماجراهاي علي، عليه‏السلام، است. كتاب راجي برخلاف منظومه باذل كه با مبعث پيامبر آغاز مي‏شود تا تولد اميرالمؤمنين، عليه‏السلام، آغاز مي‏شود و؟؟؟؟؟؟؟ به شرح اتفاقات مختلف مي‏پردازد. او با ستايش خداوندي آغاز مي‏كند و پس از ساقي‏نامه‏اي به ترتيب به گفتگوي رسول خدا، صلّي‏اللّه‏عليه‏وآله، با فاطمه بنت اسد، سلام‏اللّه‏عليها، مدح مادر مولا، وصف اعجاز اميرالمؤمنين، تولد مولا در بيت‏اللّه‏، آوردن مهد امير، عليه‏السلام، به خانه كعبه و سرنگون شدن بتها و... مي‏پردازد. همچنين ماجراي ازدواج پيامبر به تفصيل آمده است. كتاب همراه با تاريخ اسلام پيش مي‏رود به طور مفصل به بعثت، شعب ابي‏طالب، معراج، هجرت، ازدواج مولا، عليه‏السلام، و حضرت زهرا، عليهاالسلام، جنگ بدر، جنگ احد، احزاب، خيبر، فتح حرم، موته، مباهله، حديث كسا، حجة‏الوداع و غديرخم و رحلت پيامبر، صلّي‏اللّه‏عليه‏وآله، مي‏پردازد. او پس از رحلت پيامبر با يك پرسش تاريخي ادامه ماجرا را از به خلافت رسيدن مولا، عليه‏السلام، پي مي‏گيرد و پس از ذكر به مسند نشستن مولا به جنگ جمل و جنگ صفين مي‏پردازد. در اين كتاب اشاره‏اي به وقايع پس از حكميت، جنگ نهروان و شهادت مولا نشده است. گفتني است شاعر در جاي جاي كتاب در هنگامي به شرح غزوات مي‏پردازد به مناسبتهاي مختلف گريزهاي طولاني به واقعه كربلا دارد و مثلاً به طور كامل به شرح داستان قاسم‏ابن الحسن، عليه‏السلام، داستان بي‏بي‏شهربانو، شهادت امام حسين، عليه‏السلام، و اسارت حضرت زين‏العابدين، عليه‏السلام، پرداخته است. ظاهرا اصل اين كتاب شامل چند كتاب پراكنده به شرح زير بوده است: مقدمه تولد حضرت امير، كتاب اول واقعه بدر كبري، كتاب دوم داستان غزوه احد، كتاب سوم غزوه احزاب، كتاب چهارم غزوه خيبر، كتاب پنجم غزوه فتح حرم، كتاب ششم داستان حجة‏الوداع، كتاب هفتم بر مسند خلافت استقرار يافتن اميرالمؤمنين به همين دليل است كه هر كتاب ساقي‏نامه‏ها، مدايح و شرح حال مستقل دارد. هدايت نيز به اين نكته اشارت دارد: «... چون درگذشت و نواب شاهزاده شجاع‏السلطنه ميرزا به ايالت كرمان رسيد، وقتي به حسب تقدير به خدمتي، فقير، بدان ولايت افتاد و اشعار او را شنيد و به جمع آن ترغيب كرد. مولانا محمد هاشم‏بن ملالطفعلي كه در خدمت شاهزاده وكيل وظايف علما بود در اين باب اهتمامي كرد، ميرزا مظهر كرماني متصدي جمع و ترتيب آن متفرقات شد و در اين دولت ابدمدت [منظور حكومت ناصرالدين شاه] آن مثنوي را به قالب طبع درآوردند و تعدد يافت...» در دائرة‏المعارف تشيع هم آمده كه راجي پيش از نظم نهايي كتاب درگذشت.

/ 6