نفوذ صفويان در اين منطقه به دوران شيخ صفى بازمىگردد. اما از دوران جنيد به اوج خود مىرسد؛ جنيد در دوران آوارگى خود در آناتولى، با استفاده از نفوذِ اجدادى و قدرت سخنورى و شايستگى و با درك ويژگىهاى اعتقادى خاص اين قبايل، موفق گرديد آنها را بهدور خود جمع كند. چرخش اعتقادى صفويه و اظهار تشيّع افراطى جنيد مىتواند متأثر از آشنايى صفويان با اين قبايل و براى جلب حمايت آنها باشد، بهخصوص كه جنيد در دوران آوارگى خود، نيروهاى مساعدى را يافته بود.
قزلباشان از شيعيان غالىاند كه مذهبشان تركيبى از نصيريه و عقايد افراطى است. اينها معتقدند جزئى از اجزاى الوهيتِ خداوندى به جناب على عليه السلام حلول كرده و آن حضرت به مدد همين قوّت، در خيبر را كنده است. بعد از ايشان، همان قوّت به جناب سيدالشهدا و همينطور تا امام كاظم عليه السلام و بعد از ايشان به حمزه، جد شيخ صفى و بعدها به حيدرِ ثانى، پدر شاه اسماعيل حلول كرده است1.
اينها به شدّت با سنّيان مخالف بودند و نكاح با آنان را جايز نمىشمردند. گويا در زمان سلطان سليم كتابى از شيخ فضلاللّه نامى از حيدريه به دست سليم افتاد و بهانهاى شد براى قتل عام شيعيان عثماني2. قزلباشان به عبادات اعتنا نمىكردند و شراب را جايز مىشمردند؛ بهطورى كه آشكارا خمرههاى شراب را در چهار سوق مىگذاشتند و يا علىگويان سر مىكشيدند3. خود شاه اسماعيل نيز در نوشيدن شراب بسيار افراط مىكرد و از عوامل مرگ زودرس او و بعضى ديگر از
1. شكوه السادات اعرابى هاشمى، انقلاب الاسلام بين العام والخاص، ص 28. 2. همان، ص 29. 3. سعيد نفيسى، مقدّمه كليات شيخ بهايى، ص 75.