اندیشه سیاسی محقق کرکی

سیدمحمدعلی حسینی زاده

نسخه متنی -صفحه : 147/ 53
نمايش فراداده

‌ پادشاه خود، كشته شوند؛ از اين رو با سينه‏هاى برهنه به پيش مىتازند و فرياد مىزنند يا شيخ. نام خدا را در سراسر ايران فراموش كرده‏اند و فقط اسم اسماعيل را به خاطر سپرده‏اند»1.

از عوامل اصلى قدرت و مشروعيت شاهان صفوى، امتزاج باورها و اعتقادات صوفيانه با فرهنگ سياسى است. صفويان رابطه مراد و مريدى تصوف را به عرصه سياست گسترش دادند و اطاعت كوركورانه از شاه را جايگزين اطاعت بىچون و چرا از پير و مرشد در سير و سلوك عرفانى نمودند و بعدها ادعاى جانشينى امام زمان نيز به اين باورها اضافه شد و شاهان را در هاله‏اى از تقديس قرار داد2؛ به نوعى كه بعضى از مردم براى شفاى بيماران از آنان استمداد مىجستند و حتى مرسوم بود كه در برابر شاه به سجده مىافتادند3.

ثروت‏هاى زيادى كه قزلباشان بعد از تسلط صفويه به دست آورده بودند، آن‏ها را به تدريج از خوى سلحشورى و اطاعت از مرشد دور مىكرد و بين خود سران قزلباش نيز رقابت سختى درگرفت كه مشكلات مهمّى را براى دولت نوپاى صفوى ايجاد كرد و بارها آن‏را تا مرز سقوط پيش برد.

شكست چالدران نيز بر ايمان شورانگيزِ قزلباشان به شهريارِ صفوى اثر منفى گذاشت. با شكسته شدن افسانه شكست‏ناپذيرى شاه اسماعيل به تدريج روحيه اطاعت تام از مرشد رو به تحليل مىرفت4. بدين ترتيب نافرمانىهاى علنى قزلباشان آغاز شد. رقابت‏ها و سرپيچى قزلباشان، شاه

1. عبدالحسين نوايى، ايران و جهان از مغول تا قاجاريه، ص 149.

2. دكتر احمد تميم دارى، ص 62.

3. سفرنامه كمپفر، ص 15.

4. راجر سيورى، ايران عصر صفوى، ترجمه كامبيز عزيزى، ص 46.