اندیشه سیاسی محقق کرکی

سیدمحمدعلی حسینی زاده

نسخه متنی -صفحه : 147/ 69
نمايش فراداده

‌ 4ـ شاه در اين فرمان دستور مىدهد كه «سادات عظام و اكابر و اشراف و امرا و وزرا و ساير اركان دولت كركى را مقتدا و پيشواى خود دانسته و در جميع امور از او اطاعت كنند و آنچه امر نمايد، مأمور و آنچه نهى نمايد، منهى بوده؛ هركس را از متصديان امور شرعيه ممالك محروسه و عساكر منصوره عزل نمايد، معزول و هركه را نصب نمايد منصوب دانسته، در عزل و نصب مذكورين به سند ديگرى محتاج ندانند و هركس را كه عزل نمايد مادام كه از جانب ايشان دوباره منصوب نشود، نصب نكنند.»

5 ـ حكامى كه در مسير ورود كركى به ايران با او برخورد مىكنند بايد نهايت احترام و ادب را در حق او مراعات كنند و خود به استقبال او بشتابند و نخواهند كه شيخ به استقبال آن‏ها بيايد.

6 ـ بخشى از اين فرمان نيز مربوط به اعطاى امتيازات مالى به كركى است1.

اين فرمان كه در 16 ذى حجه سال 939 ق. صادر شده است در تاريخ سياسى ايران بىنظير است در اين فرمان شاه تمامى اختيارات لازم را به كركى اعطا كرده است.

ورود كركى با اين اختيارات مىتوانست نقطه عطفى در تاريخ به وجود آورد. اما تقدير تاريخ را به گونه‏اى ديگر رقم زد. كركى درست يك سال بعد از اين فرمان و ظاهراً در حالى كه در تدارك سفر به ايران بود به ديار باقى شتافت. پدر شيخ بهايى مرگ كركى را ناشى از مسموميت مىداند و معتقد است عده‏اى از بزرگانِ دولت كه از ورود كركى به ايران متضرر

1. عبداللّه افندى، رياض‏العلما، ج 3، ص 460.