با چه کسی ازدواج کنیم؟

اسدالله داستانی بنیسی

نسخه متنی -صفحه : 27/ 24
نمايش فراداده

اشعار جالب و لطيف در نصيحت مادر بدختر

مادرى مىگفت:


  • مادر مىگفت روزى اين سخن با دختر من تو را چون جان شيرين دوست دارم دخترم سالها نازنين چون باغبان پروردمت خواهم اكنون پندها آويز گوشت كنم دخترم نيكى و پاكى را شعار خويش ساز از بد و نيك مىكارى همان را بدروى تا توانى قدر ساعات و دقايق را بدان چونكه دانشور شدى بايد كه باشى پارسا او هوسها دور باش و از خدا غافل مباش از تو مىخواهم كه مورى را نيازارى ز خود با همه اهل جهان مهر و محبت پيشه كن عفت و پرهيزكارى را ز قرآن يادگير دخترم با اين سخنها من ترا آموختم تا تو هم روزى بياموزى به فرزندان خويش شيوه يزدان پرستى عشق و مهر مادرى

  • اى كه در كاشانه ام همچون فروزان اخترى تو بنزد مادرت ارزنده تر از گوهرى اى بسا شبها شدم از خواب و آسايش برى پند مام خويش را جانا به خوارى ننگرى نيكى و پاكى بود آئين هر پيغمبرى اين سخن ها را نپندارى عزيم سرسرى كسب دانش كن كه نبود به ز دانش زيورى پارسائى واجب است از بهر هر دانشورى زانكه نبود جز خدا اندر دو گيتى ياورى ور خطا ديدى ز ياران از خطاشان بگذرى آنچه نپسندى به خود مپسند آن بر ديگرى سوى نيكى ها نباشد به ز قرآن رهبرى راه و رسم زندگى آئين كودك پرورى شيوه يزدان پرستى عشق و مهر مادرى شيوه يزدان پرستى عشق و مهر مادرى

(اين اشعار را از كتاب گلهاى ارغوان نوشتيم).