تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 2 -صفحه : 655/ 254
نمايش فراداده

بار ديگر تاكيد مى‏كند: اين كار براى خدا آسان بود كه به حكم اجبار جلو اختلافات آنها را بگيرد، زيرا" اگر خدا مى‏خواست هرگز آنها با يكديگر جنگ نمى‏كردند ولى خداوند آن را كه اراده كرده (و بر طبق حكمت و هماهنگ با هدف آفرينش انسان است و آن آزادى اراده و مختار بودن است) انجام مى‏دهد" (وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يُرِيدُ).

بدون شك گروهى از اين آزادى نتيجه منفى مى‏گيرند ولى در مجموع وجود آزادى از مهم‏ترين اركان تكامل انسان است، زيرا تكامل اجبارى تكامل محسوب نمى‏شود.

ضمنا از اين آيه كه دو بار مساله اجبار در آن مطرح شده به خوبى بطلان اعتقاد به جبر، روشن مى‏گردد، و اثبات مى‏كند كه خداوند انسانها را آزاد گذارده، گروهى ايمان را مى‏پذيرند و گروهى كفر را.

نكته: سرچشمه اختلاف پيروان اديان

بعضى از نويسندگان غربى به اديان و مذاهب ايراد گرفته‏اند كه آنها موجب تفرقه و نفاق ميان افراد بشر شده‏اند و خونهاى زيادى در اين راه ريخته شده زيرا تاريخ، جنگهاى مذهبى فراوانى را به خاطر دارد. و به اين ترتيب خواسته‏اند مذاهب را محكوم و آنها را مايه جنگ و نزاع بدانند.

در برابر اين سخن بايد توجه داشت كه:

اولا- همانطور كه در آيه بالا نيز اشاره شده اختلافات در حقيقت ميان پيروان راستين و حقيقى مذاهب نبوده بلكه ميان" پيروان" و" مخالفان" مذهب صورت گرفته است و اگر مشاهده مى‏كنيم كه در ميان پيروان مذاهب مختلف نيز جنگ و ستيزهايى رخ داده نه به خاطر تعليمات مذهبى آنها بوده است، بلكه به خاطر تحريف مذاهب و تعصبهاى ناروا و آميختن مذاهب آسمانى با خرافات صورت‏