تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 2 -صفحه : 655/ 560
نمايش فراداده

سپس مى‏افزايد:" من نشانه‏اى از سوى پروردگارتان براى شما آورده‏ام" (وَ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ).

اين تاكيدى است بر آنچه در آيه قبل، از زبان حضرت مسيح (ع) در باره معجزات او خوانديم، و اجمالى است از آن تفصيل.

و در پايان آيه چنين نتيجه گيرى مى‏كند:" بنا بر اين از (مخالفت) خداوند بترسيد و مرا اطاعت كنيد" (فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ).

در آيه بعد، از زبان حضرت مسيح (ع) براى رفع هر گونه ابهام و اشتباه و براى اينكه تولد استثنايى او را دستاويزى براى الوهيت او قرار ندهند چنين نقل مى‏كند:

" مسلما خداوند پروردگار من و پروردگار شما است، پس او را پرستش كنيد (نه من و نه چيز ديگر را) اين راه راست" راه توحيد و يكتاپرستى نه راه شرك و دوگانه و چندگانه پرستى (إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ).

در آيات ديگر قرآن نيز كرارا مى‏خوانيم كه حضرت مسيح (ع) روى مساله عبوديت و بندگى خود در پيشگاه خدا، تكيه مى‏فرمود، و بر خلاف آنچه در انجيلهاى تحريف يافته كنونى كه از زبان مسيح (ع) نقل شده كه او غالبا كلمه پدر را در باره خدا به كار مى‏برد، قرآن مجيد كلمه" رب" (پروردگار) و مانند آن را از او نقل مى‏كند كه دليلى است بر نهايت توجه او نسبت به مبارزه با شرك، و يا دعوى الوهيت حضرت مسيح (ع) و لذا تا زمانى كه حضرت مسيح (ع) در ميان مردم بود هيچ كسى جرأت پيدا نكرد او را يكى از خدايان معرفى كند و حتى آثار تعليمات مسيح (ع) در زمينه توحيد به منحرفان اجازه نداد كه تا دو قرن بعد از او نيز، عقايد شرك‏آلود خود را ظاهر سازند و به اعتراف محققان مسيحى مساله تثليث و اعتقاد به خدايان سه‏گانه از قرن سوم ميلادى پيدا شد. (شرح بيشتر در اين زمينه در جلد چهارم ذيل آيه 171 سوره نساء خواهد آمد).