تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 4 -صفحه : 457/ 274
نمايش فراداده

و هيچگاه قوانين الهى، موجود پاكيزه‏اى كه طبعا براى استفاده و انتفاع بشر آفريده شده است تحريم نمى‏كند و دستگاه" تشريع" در همه جا هم آهنگ دستگاه" تكوين" است.

سپس به سراغ صيدها رفته، مى‏گويد:" صيد حيوانات صياد كه تحت تعليم شما قرار گرفته‏اند، يعنى از آنچه خداوند به شما تعليم داده به آنها آموخته‏ايد، براى شما حلال است" (وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ) «1» جوارح در اصل از ماده" جرح" گرفته شده كه گاهى به معنى كسب و گاهى به معنى زخم است، و به همين دليل به حيوانات صياد اعم از پرندگان و غير پرندگان" جارحه" مى‏گويند، و جمع آن" جوارح" است يعنى حيوانى كه به صيد خود زخم وارد مى‏كند، و يا حيوانى كه براى صاحب خود كسب مى‏نمايد.

و اگر به اعضاى بدن جوارح گفته مى‏شود به خاطر آن است كه انسان بوسيله آنها كارى انجام مى‏دهد و اكتسابى مى‏كند.

و به اين ترتيب جمله وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ تمام حيواناتى را كه براى شكار كردن تربيت مى‏شوند شامل مى‏شود، ولى قيد" مكلبين" كه به معنى تربيت كنندگان سگهاى شكارى است و از ماده كلب به معنى سگ گرفته شده است، آن را اختصاص به سگهاى شكارى مى‏دهد و به همين دليل صيد كردن با غير سگهاى شكارى مانند صيد بوسيله بازهاى شكارى و امثال آن را شامل نمى‏شود، به همين جهت در فقه شيعه" تنها" صيد به وسيله سگهاى شكارى مجاز است اگر چه جمعى از مفسران دانشمندان اهل تسنن، همه را مجاز

(1) در آغاز اين جمله حذف و تقديرى وجود دارد و در اصل و صيد ما علمتم ..

بوده است به قرينه جمله" فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ" (دقت كنيد).