تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 8 -صفحه : 401/ 217
نمايش فراداده

در كار نبوده باشد، به همين دليل" اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ" به معنى اين است كه خداوند زمام امور جهان را بر دست گرفت «1».

" تدبر" از ماده" تدبير" در اصل از" دبر" (بر وزن ابر) به معنى پشت سر و عاقبت چيزى است بنا بر اين تدبير به معنى بررسى كردن عواقب كارها، و مصالح را سنجيدن و بر طبق آن عمل نمودن است. پس از آنكه روشن شد خالق و آفريدگار" اللَّه" است و زمام اداره جهان هستى به دست او است و تدبير همه امور به فرمان او مى‏باشد معلوم است كه بتها اين موجودات بى جان و عاجز و ناتوان هيچگونه نقشى در سرنوشت انسانها نمى‏توانند داشته باشند لذا در جمله بعد مى‏فرمايد:" هيچ شفاعت كننده‏اى جز به اذن و فرمان او وجود ندارد" (ما مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ) «2».

آرى" اين چنين است" اللَّه" پروردگار شما، او را بايد پرستش كنيد نه غير او" (ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ).

" آيا با اين دليل روشن متذكر نمى‏شويد؟" (أَ فَلا تَذَكَّرُونَ).

در آيه بعد همانگونه كه اشاره كرديم سخن از معاد مى‏گويد و در جمله‏هاى كوتاهى هم اصل اين مسئله و هم دليل، و هم هدف آن را بيان مى‏دارد.

نخست مى‏گويد:" بازگشت همه شما به سوى خدا است" (إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً).

سپس روى اين مساله مهم تكيه و تاكيد كرده اضافه مى‏كند:" اين وعده‏

(1) براى توضيح بيشتر و آگاهى از معانى مختلف" عرش" به جلد 6 صفحه 204 به بعد و جلد دوم صفحه 200 مراجعه فرمائيد.

(2) پيرامون مسئله مهم" شفاعت" در جلد اول صفحه 160 به بعد و در جلد دوم صفحه 196 به بعد توضيح كافى داده‏ايم.