تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 8 -صفحه : 401/ 333
نمايش فراداده

در اينكه منظور از اولياء خدا چه كسانى است در ميان مفسران گفتگو است ولى آيه دوم مطلب را روشن ساخته و بگفتگوها پايان مى‏دهد و مى‏گويد:" آنها كسانى هستند كه ايمان آورده‏اند و به طور مداوم تقوا و پرهيز كارى را پيشه خود ساخته‏اند" (الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ).

جالب اينكه ايمان را به صورت فعل ماضى مطلق آورده و تقوا را به صورت ماضى استمرارى اشاره به اينكه ايمان آنها به سر حد كمال رسيده ولى مساله تقوا كه در عمل روزمره منعكس مى‏شود و هر روز و هر ساعت كار تازه‏اى مى‏طلبد و جنبه تدريجى دارد براى آنها به صورت يك برنامه و وظيفه دائمى در آمده است.

آرى اينها هستند كه با داشتن اين دو ركن اساسى دين و شخصيت چنان آرامشى در درون جان خود احساس مى‏كنند كه هيچيك از طوفانهاى زندگى آنها را تكان نمى‏دهد بلكه به مضمون" المؤمن كالجبل الراسخ لا تحركه العواصف‏ " همچون كوه در برابر تند باد حوادث استقامت به خرج مى‏دهند.

در سومين آيه روى مساله عدم وجود ترس و غم و وحشت در وجود اولياى حق با اين عبارت تاكيد مى‏كند كه" براى آنان در زندگى دنيا و در آخرت بشارت است": (لَهُمُ الْبُشْرى‏ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ).

به اين ترتيب نه تنها ترس و غمى ندارند بلكه بشارت و خوشحالى و سرور به خاطر نعمتهاى فراوان و مواهب بى پايان الهى هم در اين زندگى و هم در آن زندگى نصيب آنان مى‏شود (توجه داشته باشيد كه" البشرى" با الف و لام جنس و به صورت مطلق ذكر شده و انواع بشارتها را شامل مى‏شود).

باز براى تاكيد اضافه مى‏كند" سخنان پروردگار و وعده‏هاى الهى تغيير و تبديل ندارد، و خداوند به اين وعده خود نسبت به دوستانش وفا مى‏كند (لا تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ).