تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 9 -صفحه : 440/ 189
نمايش فراداده

آنها صبح است و با نخستين شعاع صبحگاهى زندگى اين قوم غروب خواهد كرد" (إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ).

اكنون برخيزيد و هر چه زودتر شهر را ترك گوئيد" مگر صبح نزديك نيست" (أَ لَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ).

در بعضى از روايات مى‏خوانيم هنگامى كه فرشتگان موعد عذاب را صبح ذكر كردند لوط از شدت ناراحتى كه از اين قوم آلوده داشت همان قومى كه با اعمال ننگينشان قلب او را مجروح و روح او را پر از غم و اندوه ساخته بودند، از فرشتگان خواست كه حالا كه بنا است نابود شوند چه بهتر كه زودتر!.

ولى آنها لوط را دلدارى دادند و گفتند مگر صبح نزديك نيست.

سر انجام لحظه عذاب فرا رسيد و به انتظار لوط پيامبر پايان داد، همانگونه كه قرآن مى‏گويد:" هنگامى كه فرمان ما فرا رسيد آن سرزمين را زير و رو كرديم، و بارانى از سنگ، از گلهاى متحجر متراكم بر روى هم، بر سر آنها فرو ريختيم" (فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ).

" سجيل" در اصل يك كلمه فارسى است كه از" سنگ" و" گل" گرفته شده است بنا بر اين چيزى است كه نه كاملا مانند سنگ سخت شده و نه همچون گل سست است بلكه برزخى ميان آن دو مى‏باشد.

" منضود" از ماده" نضد" به معنى رويهم قرار گفتن و پى در پى آمدن است يعنى اين باران سنگ آن چنان سريع و پى در پى بود كه گويى سنگها بر هم سوار مى‏شدند.

ولى اين سنگها، سنگهاى معمولى نبودند بلكه" سنگهايى بودند نشاندار،