تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 20 -صفحه : 507/ 298
نمايش فراداده

با نيازهاى واقعى انسانها در تمام ابعاد زندگى.

سپس به توصيف مهم و گويايى در باره عظمت اين كتاب آسمانى پرداخته مى‏گويد:" هيچگونه باطلى، نه از پيش رو، نه از پشت سر، به سراغ قرآن نمى‏آيد"! (لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ).

چرا كه" از سوى خداوند حكيم و حميد نازل شده است" (تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ).

خداوندى كه افعالش روى حكمت و در نهايت كمال و درستى است و لذا شايسته هر گونه حمد و ستايش مى‏باشد.

در تفسير جمله" لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ ..." مفسران سخنان بسيار گفته‏اند كه جامعتر از همه آنها اين است" هيچگونه باطل، از هيچ نظر، و از هيچ طريق، به سراغ قرآن نمى‏آيد" يعنى:

نه تناقضى در مفاهيم آن است.

نه چيزى از كتب و علوم پيشين بر ضد آن مى‏باشد، و نه اكتشافات علمى آينده با آن مخالفت خواهد داشت.

نه كسى مى‏تواند حقايق آن را ابطال كند، و نه در آينده منسوخ مى‏گردد.

نه در معارف و قوانين و اندرزها و خبرهايش خلافى وجود دارد و نه خلافى بعدا كشف مى‏شود.

نه آيه و حتى كلمه‏اى از آن كم شده، و نه چيزى بر آن افزون مى‏شود، و به تعبير ديگر دست تحريف كنندگان از دامان بلندش كوتاه بوده و هست.

در حقيقت اين آيه تعبير ديگرى است از آيه 9 سوره حجر:" إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ":" ما قرآن را نازل كرديم و ما حافظ آنيم" «1».

(1) اين تفسير را به طور خلاصه و سربسته زمخشرى در كشاف برگزيده، سخن علامه طباطبائى در تفسير الميزان نيز شبيه آن است، در حالى كه بسيارى از مفسران يا واژه" باطل" را محدود كرده‏اند، و آن را به معنى شيطان، يا تحريف كنندگان، يا كذب، و مانند آن گرفته‏اند، در حديثى از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) چنين آمده است:" انه ليس فى اخباره عما مضى باطل و لا فى اخباره عما يكون فى المستقبل باطل":" نه در اخبارى كه از گذشته مى‏دهد باطلى وجود دارد و نه در خبرهايى كه از آينده مى‏دهد" (مجمع البيان ذيل آيات مورد بحث) مى‏دانيم همه اينها بيان مصداقى است از مفهوم وسيع و گسترده آيه فوق (دقت كنيد).