تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 20 -صفحه : 507/ 318
نمايش فراداده

قَنُوطٌ).

منظور از انسان در اينجا" انسان تربيت نايافته" اى است كه قلبش به نور معرفت الهى و ايمان پروردگار، و احساس مسئوليت در روز جزا روشن نشده، انسانهايى كه بر اثر جهان‏بينيهاى غلط در محدوده عالم ماده گرفتارند، و روح بلندى كه ما وراى آن را ببيند، و ارزشهاى والاى انسانى را بنگرد، ندارند.

آرى آنها به هنگام اقبال دنيا مسرور و مغرورند، و به هنگام ادبار دنيا مغموم و مايوسند، نه پناهگاهى دارند كه به آنها پناه دهد و نه چراغ فروزانى كه نور اميد بر قلب آنها بپاشد.

ضمنا بايد توجه داشت كه" دعاء" گاه به معنى خواندن كسى است، و گاه به معنى طلب كردن چيزى است، و در آيه مورد بحث به معنى دوم مى‏باشد، بنا بر اين لا يَسْأَمُ الْإِنْسانُ مِنْ دُعاءِ الْخَيْرِ: يعنى انسان از طلب و تقاضاى نيكيها هرگز ملول و خسته نمى‏شود.

در اينكه" يئوس" و" قنوط" به يك معنى است، يعنى انسان نوميد، يا دو معنى مختلف دارد؟ و تفاوت ميان اين دو چيست؟ در ميان مفسران گفتگو است:

بعضى هر دو را به يك معنى (براى تاكيد) دانسته‏اند «1».

ولى بعضى" يئوس" را از ماده" ياس" به معنى وجود نوميدى در درون قلب و" قنوط" را به معنى ظاهر ساختن آن در چهره و در عمل دانسته‏اند «2».

مرحوم طبرسى در مجمع البيان در ميان اين دو چنين فرق گذاشته كه ياس نوميدى از خير است و قنوط نوميدى از رحمت «3».

(1)" الميزان" ذيل آيات مورد بحث (جلد 17 صفحه 426).

(2)" فخر رازى" در تفسير كبير (جلد 27 صفحه 137) و تفسير" روح المعانى" (جلد 25 صفحه 4).

(3)" مجمع البيان" جلد 9 صفحه 18.