تا كشتيهاى كوه پيكر را درهم بكوبند، و همچون پر كاهى در ميان امواج بغلطانند ولى لطف عميم او مانع اين كار است.
" تا كسانى كه در آيات ما مجادله مىكنند و به مخالفت و انكار برمىخيزند بدانند هيچ پناهگاهى (جز ذات پاك خداوند) ندارند" (وَ يَعْلَمَ الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِنا ما لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ) «1».
آرى آنها كسانى نيستند كه مشمول عفو خداوند شوند، چرا كه آگاهانه به مخالفت برخاسته، و از روى عداوت و لجاج به ستيزهجويى ادامه مىدهند، آنها از چشمه جوشان عفو و رحمتش ممنوعند، و از چنگال عذابش رهايى ندارند.
" محيص" از ماده" حيص" (بر وزن حيف) به معنى بازگشت و عدول و كنارهگيرى كردن از چيزى است، و از آنجا كه" محيص" اسم مكان است، اين كلمه به معنى فرارگاه يا پناهگاه مىآيد «2».
در آخرين آيه مورد بحث روى سخن را به همگان كرده، مىگويد:
" آنچه به شما عطا شده متاع زودگذر زندگى دنياى فانى است" (فَما أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا).
مبادا شما را فريب دهد و غافل سازد، و تصور كنيد هميشه در اختيار شما است، برقى است مىجهد و به زودى خاموش مىشود، شعلهاى است در برابر باد
(1) جمله وَ يَعْلَمَ الَّذِينَ يُجادِلُونَ ... بنا به گفته زمخشرى در كشاف منصوب بودنش به خاطر عطف بر تعليل محذوفى است و در تقدير چنين است: لينتقم منهم و يعلم الذين يجادلون ... هدف آن است كه خداوند از اين گروه انتقام گيرد و هدف اين است كه مجادله كنندگان بدانند راه نجاتى نيست". (2) در جلد دهم تفسير نمونه صفحه 325 اين كلمه از ماده" محص" ذكر شده كه بايد اصلاح شود.