شخصى يكى از دوستانش را سالها نديده بود، تا اينكه از قضاى روزگار او را ديد و از او پرسيد: «كجا هستى كه مشتاق ديدارت هستم؟»
دوست در پاسخ گفت: «مشتاقى و آروزى ديدار، بر اثر فراق، بهتر از بيزارى و دلتنگى بر اثر ملاقات بسيار است؟»
زيباروى محبوب، اگر همراه دوستان بيايد جفا و بى مهرى كرده است، چرا كه ديدار يار همراه دوستان، بدون رشك و رقابت بين رقيبان نخواهد بود.