حکایت های گلستان سعدی به قلم روان

محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 183/ 25
نمايش فراداده

16. پاسخ سيه گوش (67)

از سياه گوش پرسيدند: «چرا همواره با شير ملازمت مىكنى»

در پاسخ گفت: «تا از باقيمانده شكارش بخورد و در پناه شجاعت او، از گزند دشمنان محفوظ بمانم.»

به او گفتند: «اكنون كه زير سايه حمايت شير هستى و شكرانه اين نعمت را بجا مىآورى، چرا نزديك شير نمى روى تا تو را از افراد خاص خود گرداند و تو را از بندگان مخلص بشمرد؟»

سيه گوش پاسخ داد: «هنوز از حمله او خود را ايمن نمى بينم»


  • اگر صد سال گبر آتش فروزد اگر يك دم در او افتد بسوزد

  • اگر يك دم در او افتد بسوزد اگر يك دم در او افتد بسوزد

آن كس كه نديم (همدم) شاه است، گاه ممكن است به بهترين زندگى از امكانات و پول دست يابد، و گاه سرش در اين راه برود، چنانكه حكيمان گفته اند: از دگرگونى طبع پادشاهان برحذر باش كه گاهى به خاطر يك سلام برنجند و گاهى در برابر دشنامى جايزه بدهند، از اين رو گفته اند: «ظرافت بسيار كردن هنر نديمان است و عيب حكيمان.» (68)


  • تو بر سر قدر خويشتن باش و وقار بازى و ظرافت به نديمان بگذار

  • بازى و ظرافت به نديمان بگذار بازى و ظرافت به نديمان بگذار