روايت كرده اند: براى انوشيروان عادل در شكارگاهى، گوشت شكارى را كباب كردند، نمك در آنجا نبود، يكى از غلامان به روستايى رفت تا نمك بياورد.انوشيروان به آن غلام گفت: «نمك را به قيمت روزانه (نه كمتر)خريدارى كن، تا آيين نادرستى را بنيانگذارى و در نتيجه روستا خراب نگردد.»
به انوشيروان گفتند: اندكى كمتر از قيمت خريدن، چه آسيبى مىرساند؟»
انوشيروان پاسخ داد: «بنياد ظلم در آغاز، از اندك شروع شده و سپس به طور مكرر بر آن افزوده شده و زياد گشته است.»