يكى از وزيران مغرور و غافل، خانه يكى از افراد ملتش را ويران كرد، بى خبر از سخن حكيمان فرزانه كه گفته اند:
گويند: «سلطان همه جانوران، شير، و خوارترين جانوران الاغ است. به همراه الاغ باربر، راه رفتن از همراه رفتن با شير درنده بهتر است.»
پادشاه از روى قائن و نشانه ها، به زشتى اخلاق آن وزير غافل و مغرور پى برد، او را دستگير كرده و در زير سخت ترين شكنجه ها كشت.
يكى از افرادى كه مورد ستم همان وزير قرار گرفته بود، از كنار جسد او گذر كرد، وقتى كه وضع نكبتبار او را ديد، بينديشيد و گفت: