حکایت های گلستان سعدی به قلم روان

محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 183/ 84
نمايش فراداده

77. صبر و تحمل در برابر نااهلان

گروهى از افراد بى پروا و بى بند و بار، به سراغ عارف وارسته اى آمدند و به او ناسزا گفتند و او را كتك زدند و رنجاندند، او نزد مرشد راه شناس خود رفت و از وضع نابسامان روزگار، گله كرد.

مرشد راه شناس به او گفت: اى فرزند! لباس عارفان، لباس تحمل و صبر است، حوصله داشته باش و ناگواريها را با عفو و بزرگوارى و مقاومت، بر خود هموار ساز:


  • درياى فراوان نشود تيره به سنگ گر گزندت رسد تحمل كن اى برادر چو خاك خواهى شد خاك شو پيش از آنكه خاك شوى

  • عارف كه برنجد، تنك آب است هنوز كه به عفو از گناه پاك شوى خاك شو پيش از آنكه خاك شوى خاك شو پيش از آنكه خاك شوى