«آمن» را فقط درباره گروه دوم به كار برده است و بنابر روايت نعمان، متصديان اين كارها همگى مسلمانند و گفتگوى آنان در كارهايى است كه پس از اسلام واقع شد.
در برخى از آيات قرآن، عمل انسان به شخصى كه صاحب عمل است تشبيه ميشود؛ مثلاً در اين آيه، سقايت و عمارت، كه به معناى آب دادن و تعمير كردن است، به شخص تشبيه شدهاست كه ايمان دارد و جهاد ميكند آنجا كه فرموده: «كمن آمن»، در صورتى كه مناسب اين بود كه دو عمل پيش، به خود عمل ايمان و جهاد تشبيه شوند، نه به فرد مؤمن. به عبارت روشنتر، يا بايد شخص را به شخص و يا صفت را به صفت تشبيه و مقايسه نمود؛ مثلاً يا بايد گفت: اين سياه مانند اين سياه است و يا اين كه بگوييم: اين سياهى مانند آن سياهى است. ولى هرگز صحيح نيست بگوييم: اين سياهى مانند اين سياه است.
از اين جهت بايد در آيه كلمهاى در تقدير بگيريم تا يا از قبيل تشبيه صفت به صفت باشد؛ مثلاً بگوييم: «كايمان من آمن باللّه» و يا از قبيل تشبيه موصوف به موصوف باشد؛ مثلاً لفظ اهل، مقدر باشد «أهل سقاية الحاج».
اين واژه در لغت عرب در سه جا بهكار برده ميشود:
1. گاهى مقصود از آن معناى مصدرى است؛ يعنى سيراب كردن و در آيه مورد بحث مقصود همين است.
2. گاهى به ظرفى گفته ميشود كه در آن آب ميخورند، چنانكه در آيه هفتاد سوره يوسف، مقصود همين است:
«وَ جَعَلَ السِّقايَةَ فِى رَحْلِ أَخِـيهِ؛
پيمانه را در ميان بار برادرش گذارد».
3. بعضى گفتهاند: اين كلمه گاهى به معناى حوضى كه آب در آن ميريزند، بهكار ميرود، چنانكه «سقاية العبّاس»، يعنى آن محل معروفى كه آب در آن ميريختند.