«ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ؛
شما (اى مؤمنان،) در حالى كه پشت به دشمن كرده بوديد برگشتيد».
گواه براين كه پشت به دشمن كردن آنها به منظور فرار بود، اين است كه قرآن وقتى كه ميخواهد به سربازان اسلام دستور بدهد كه از ميدان جنگ فرار نكنند ميفرمايد:
«إِذا لَقِـيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الأَدْبارَ؛1
هرگاه با سربازان كافر روبهرو شديد، پشت به آنها نكنيد».
چنانكه ملاحظه ميفرماييد اين جمله و امثال آن در قرآن كنايه از فرار است.
برخى از مفسّران آن را به آرامش خاطر و ثبات مجدّد مسلمانان در ميدان و اعتماد به نفس تفسير كردهاند، در صورتى كه هرگاه مقصود اين باشد، اين حالت قبلاً در مهاجمين و سپاه دشمن نيز وجود داشت در اين صورت اختصاص آن به پيامبر و مؤمنان بيوجه خواهد بود، بلكه بايد سكينه را به شكل ديگرى تفسير كرد كه فقط از آنِ جامعه با ايمان باشد و با توجّه به مطلب زير حقيقت آن روشن ميگردد:
1. در برخى از آيات علّت نزول آن را اخلاص و ايمان و طهارت قلوب مؤمنان دانسته، چنانكه ميفرمايد:
«فَعَلِمَ ما فِى قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِـينَةَ عَلَيْهِمْ؛2
خداوند ايمان و خلوصنيتشان را دانست، لذا طمأنينه و ثبات خاطرى براى آنها فرستاد».
2. در جاى ديگر، آن را سبب زيادى ايمان معرفى نموده و ميفرمايد:
«هُوَ الَّذِى أَنْزَلَ السَّكِـينَةَ فِيقُلُوبِ المُـؤْمِنِـينَ لِـيَزْدادُوا إِيْماناً
1. انفال(8) آيه 15. 2. فتح(48) آيه 18.